حرف نو https://harfeno.toluehagh.ir حرف نو مجله گفتمانی انقلاب اسلامی حرف نو Sun, 09 Feb 2020 14:13:18 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=5.6.13 مجموعه مقاله های کارافرینی به زبان ساده https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d8%af.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d8%af.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:15:39 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=158

چند سالی میشه که به خاطر شرایط اقتصادی کشورمون واژه ی کارآفرینی تو ادبیات عمومی پر رنگتر شده و به قول معروف نقل محافل کوچیک و بزرگه از کتابفروشیای انقلاب گرفته تا اینستاگرام و ...

این نشون میده که کارآفرینی داره تبدیل میشه به گفتمان ، خدا رو شکر

 

--اندر معایب حرکات نو

 

البته کنار این اتفاق خوب بعضیا هم یه سری حجره باز کردن با سر در کارآفرینی ، ادعاشونم اینه که ما معجونی داریم که هر کی اینو سر بکشه از فردا پول و موفقیت بهش رو میاره ، به همین راحتی به همین ...

اندازه ی تلاش و فکر و اراده هم که با همون معجون میره رو نمودار تا از فردا شاهد حلول روح استیو جابز تو بطن مشتریان کارافرینی باشیم.

 

کارافرینی! طلوع ! چرا ؟

 

اما واقعیت اینه که نباید اجازه بدیم مسئله ی به این مهمی رو که قطعا نقش بزرگی تو شکل گیری اقتصاد و فرهنگ جامعه داره و میتونه یکی از زمینه سازان تمدن بزرگ اسلامی باشه ، با این کارا به حاشیه بره

این یعنی همه باید کمک کنیم مثل تجربه ی کشورای ژاپن ، مالزی ، تایوان و ... به واسطه مباحث کارآفرینی شاهد رشد اقتصادی و بهتر شدن معیشت مردم باشیم

 

تجربه های موفق کو ؟ اونو به من نشان بده ؟

 

  • ژاپن

سال ۱۹۸۵ تو آموزش پرورش ژاپن یه طرحی راه افتاد به نام (سربازان فداکار اقتصادی ) که اسمش عجیب منو یاد گروه جهادیای خودمون میندازه ، این طرح حرفش این بود که بچه ها به جای روش های تست زنی در لحظه ، از دبیرستان با مسئله ی کارآفرینی آشنا بشن و آموزش ببینن تا بتونن ارزش افزوده (سود) ایجادکنن و کشورشون رو به این طریق از وابستگی نجات بدن .

بعد هم یه طرحی شبیه این رو تو دانشگاها ادامه دادن و اجرا کردن که مجموعا این کارا باعث شد تا ژاپن بین سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ به ۹۶ درصد نوآوری در حوزه های صنعتیش دست پیدا کنه و تو اقتصاد جهانی مطرح بشه.

 

  • مالزی

اصلا موضوع تو مالزی انقدر مهم بود که وزارت توسعه کارافرینی تشکیل دادن ، وظایفشم اینا شد :

۱) القای فرهنگ کارافرینی تو جامعه (همون گفتمان سازی)

۲) آموزش و مشاوره ی کسایی که استعداد کارآفرینی دارن ، برای ایجاد کسب و کار جدید

۳) بهبود کیفیت و کارآیی کسب و کارای فعلیشون

۴) تشویق کارافرینا و مهیا کردن مقدمات توسعه کسب و کار از طریق انجمن‌ها یا همون اصناف خودمون که تو  کشورما هم حالت تهوعل ایجاد کردن

 

  • ایران در ۶ سال اخیر

 

آمار کارآفرینی به شدت بالاست و خداروشکر داریم با سرعت به سمت تحقق شعار هر ایرانی یک راننده اسنپ ، حرکت میکنیم

برنامه هم اینه که دولت آمار ایجاد اشتغال رو با دیتای اسنپ ست کرده و هر سال به راحتی چندهزارتا شغل میده بیرون ، الکی ادای این مسخره بازیای شرق آسیاییای عقب مونده رو هم درنمیاره ...والا

 

خب اکثرا مقدمه شد،ببخشید دیگه بیشتر بهمون جا ندادن

به امید خدا قصد داریم تا تو قسمتای بعدی نشریه با هم بیشتر حرفای نو درباره کارآفرینی بزنیم ، باشد که روزی بهشون عمل کنیم .

نوشته مجموعه مقاله های کارافرینی به زبان ساده اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

چند سالی میشه که به خاطر شرایط اقتصادی کشورمون واژه ی کارآفرینی تو ادبیات عمومی پر رنگتر شده و به قول معروف نقل محافل کوچیک و بزرگه از کتابفروشیای انقلاب گرفته تا اینستاگرام و ... این نشون میده که کارآفرینی داره تبدیل میشه به گفتمان ، خدا رو شکر   --اندر معایب حرکات نو   البته کنار این اتفاق خوب بعضیا هم یه سری حجره باز کردن با سر در کارآفرینی ، ادعاشونم اینه که ما معجونی داریم که هر کی اینو سر بکشه از فردا پول و موفقیت بهش رو میاره ، به همین راحتی به همین ... اندازه ی تلاش و فکر و اراده هم که با همون معجون میره رو نمودار تا از فردا شاهد حلول روح استیو جابز تو بطن مشتریان کارافرینی باشیم.   کارافرینی! طلوع ! چرا ؟   اما واقعیت اینه که نباید اجازه بدیم مسئله ی به این مهمی رو که قطعا نقش بزرگی تو شکل گیری اقتصاد و فرهنگ جامعه داره و میتونه یکی از زمینه سازان تمدن بزرگ اسلامی باشه ، با این کارا به حاشیه بره این یعنی همه باید کمک کنیم مثل تجربه ی کشورای ژاپن ، مالزی ، تایوان و ... به واسطه مباحث کارآفرینی شاهد رشد اقتصادی و بهتر شدن معیشت مردم باشیم   تجربه های موفق کو ؟ اونو به من نشان بده ؟  
  • ژاپن
سال ۱۹۸۵ تو آموزش پرورش ژاپن یه طرحی راه افتاد به نام (سربازان فداکار اقتصادی ) که اسمش عجیب منو یاد گروه جهادیای خودمون میندازه ، این طرح حرفش این بود که بچه ها به جای روش های تست زنی در لحظه ، از دبیرستان با مسئله ی کارآفرینی آشنا بشن و آموزش ببینن تا بتونن ارزش افزوده (سود) ایجادکنن و کشورشون رو به این طریق از وابستگی نجات بدن . بعد هم یه طرحی شبیه این رو تو دانشگاها ادامه دادن و اجرا کردن که مجموعا این کارا باعث شد تا ژاپن بین سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ به ۹۶ درصد نوآوری در حوزه های صنعتیش دست پیدا کنه و تو اقتصاد جهانی مطرح بشه.  
  • مالزی
اصلا موضوع تو مالزی انقدر مهم بود که وزارت توسعه کارافرینی تشکیل دادن ، وظایفشم اینا شد : ۱) القای فرهنگ کارافرینی تو جامعه (همون گفتمان سازی) ۲) آموزش و مشاوره ی کسایی که استعداد کارآفرینی دارن ، برای ایجاد کسب و کار جدید ۳) بهبود کیفیت و کارآیی کسب و کارای فعلیشون ۴) تشویق کارافرینا و مهیا کردن مقدمات توسعه کسب و کار از طریق انجمن‌ها یا همون اصناف خودمون که تو  کشورما هم حالت تهوعل ایجاد کردن  
  • ایران در ۶ سال اخیر
  آمار کارآفرینی به شدت بالاست و خداروشکر داریم با سرعت به سمت تحقق شعار هر ایرانی یک راننده اسنپ ، حرکت میکنیم برنامه هم اینه که دولت آمار ایجاد اشتغال رو با دیتای اسنپ ست کرده و هر سال به راحتی چندهزارتا شغل میده بیرون ، الکی ادای این مسخره بازیای شرق آسیاییای عقب مونده رو هم درنمیاره ...والا   خب اکثرا مقدمه شد،ببخشید دیگه بیشتر بهمون جا ندادن به امید خدا قصد داریم تا تو قسمتای بعدی نشریه با هم بیشتر حرفای نو درباره کارآفرینی بزنیم ، باشد که روزی بهشون عمل کنیم .

نوشته مجموعه مقاله های کارافرینی به زبان ساده اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d9%81%d8%b1%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%a7%d8%af.html/feed 0
هدف تبلیغ: ایجاد سازوکاری برای نجات بشر مستضعف از یوغ ظلم و تزویر https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%87%d8%af%d9%81-%d8%aa%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%ba-%d8%a7%db%8c%d8%ac%d8%a7%d8%af-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%88%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d8%ac%d8%a7%d8%aa-%d8%a8%d8%b4%d8%b1.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%87%d8%af%d9%81-%d8%aa%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%ba-%d8%a7%db%8c%d8%ac%d8%a7%d8%af-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%88%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d8%ac%d8%a7%d8%aa-%d8%a8%d8%b4%d8%b1.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:14:53 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=154

هر وقت سخن از «تبلیغ اسلام» به میان می‏آید، با تندروی ها و کندروی های مختلفی _چه از ناحیه‏ی حوزیان و چه از ناحیه‏ی غیر_ مواجه میشویم که این خود نشانگر عدم وجود یک فرایند جامع  و همه‏جانبه نگر  در این مورد حساس است. در اینجا چیزی که بیشتر از همه نمود پیدا میکند، خطرهایی است که به علت تبلیغ ناقص، متوجه جامعه‏ی جهانی و امت اسلام می‏گردد. مبنای این مشکل میتواند عدم تدقیق در سیره ی مبارک نبوی برای یافتن هدف و روشها ی تبلیغ باشد. به نظر نکته‏ی حائز اهمیت در اینجا این است که هدف در امر تبلیغ مسلمان کردن و یا شیعه کردن افراد غیر مسلمان نیست، بلکه ایجاد ساز و کاری‏ست برای نجات بشر مستضعف از یوغ ظلم و تزویر.

در همین رابطه و به بهانه ی انتشار یک خبر از دختر مسلمانی که در آستانه ی سال نو میلادی، در یکی از شهر های آلمان،  با یک‏سری کارت و شکلات به سراغ مسیحی ها رفته بود، تا عید را به آنها تبریک بگوید (که کار نوآورانه و جذابی هم انجام داده است)، پژوهشی روایی  به خاطر نگارنده رسید در خصوص روش ائمه علیهم السلام در تبلیغ و گسترش معارف دین نوشته‏ی حجت الاسلام خلیلی که در ادامه تقدیم میگردد.

نوشته ی دختر آلمانی در صفحه ی توییترش:

«به عنوان یک دختر مسلمان توی یک کشور اروپائی، برای اینکه نشون بدم ما مسلمونا عاشق حضرت عیسی علیه السلام هستیم، یه سری کارت خریدم (داخلش آیه ی قرآن که درباره تولد حضرت عیسی (ع) هست را همراه با تبریک کریسمس و سال نو نوشتم ) و امروز همراه با یه سری شکلات بین آلمانی ها پخش کردم!

‏جالبه که وقتی منو با حجاب اسلامی میدیدن که دارم بهشون هدیه ی کریسمس میدم تعجب می کردند و می گفتند واقعا این هدیه برای ما  است؟

خدا راشکر، آدمائی که امروز باهاشون برخورد داشتم  خیلی خوش برخورد و مهربون بودن»

 

روش ائمه علیهم السلام در تبلیغ و گسترش معارف دین

حجت الاسلام خلیلی

 

روش تبلیغ ائمه علیهم السلام در اشاعه محاسن کلام، صرف تبلیغ ساده‌ی عمومی نیست. بلکه اصرار بر نوعی شبکه سازی برای نجات بشر از باطلی است که خود نیز می‌فهمد دست و پای او را گرفته است. این شبکه سازی (نه برای تبلیغ تشیع،‌ ولی از شیعیان) که حداقل حساسیت زایی را نیز دارد، رکنی در پیگیری تشیع نسبت به اهداف خویش از جمله زنده و رسمی نگاه داشتن این مکتب، و مبارزه با جباران و طاغوت هاست.  طبعاً تبلیغ تشیع نیز – در سطح همان شبکه سازی - در صورت نبود این آفات، مطلوب است:

وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِلْأَحْوَلِ: «أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ»؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ فِي هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ»؟ فَقَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ، وَ قَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ.  فَقَالَ: «عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ». (قرب الإسناد، ص: 128)

در این روایت تصریح شده که این تبلیغ در مرحله ای است که گویا افراد شیعه در شهر «بسیار قلیلند».

در این مرحله، اولاً فعالیت تبلیغی شیعه با توجه به قلت تعداد، چندان حساسیت برانگیز نخواهد بود و لذا با سیاست پیش گفته تعارضی ندارد، ثانیاً شیعه برای فعالیت های مدّ نظر خود، قطعاً به تعدادی از افراد شیعه ی آگاه به مذهب به عنوان کادر مرکزی نیاز دارد.

فعالیت‌هایی از قبیلِ کمک به مرکزیت شیعه برای فعالیت هایی همچون انتقال فقه و حدیث و معارف و ...، و چه بسا از همه مهمتر، تبلیغ محاسن کلام ائمه ع و حفظ امت از انحراف نسبت به سنت خودِ نبی صلی الله علیه و آله و سلم و استفاده از میراث حضرت (ص) جهت جلوگیری از انحرافات بعدی.

این گونه جذب نیروی کم تعداد، خصوصاً از میان جوانان مستعدّ، در سیره ائمه علیه السلام در همان دوران بارها سابقه دارد مانند جذب جوانان کارایی چون زراره (رجال الكشي، ص178) و هشام بن حکم (رجال الكشي، ص255، ش475. همچنین ر.ک. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 169 مبنی بر آن که در جوانی کنار حضرت ع بوده‌اند و...)؛ و سیاست اصحاب مقرب و حواریون امام ع، برای جذب افرادی خاص و کارا (رسالة أبي غالب الزراري، ص231 در ذکر شیعه شدن آل اعین از طریق ابوخالد کابلی به واسطه خواهرشان، تا به ۱۰ تن رسیدند!؛ همچنین ر.ک. رسالة أبي غالب الزراري، ص135 ، در ذکر ایمان آوردن حمران بن اعین از طریق ابوخالد ).

در صورتی که هیچ روایتی مبنی بر ترغیب اصحاب «به طور عمومی» بر دعوت مردم به شیعه شدن و اینکه نجاتشان دهند، یافت نشد.

 

نوشته هدف تبلیغ: ایجاد سازوکاری برای نجات بشر مستضعف از یوغ ظلم و تزویر اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

هر وقت سخن از «تبلیغ اسلام» به میان می‏آید، با تندروی ها و کندروی های مختلفی _چه از ناحیه‏ی حوزیان و چه از ناحیه‏ی غیر_ مواجه میشویم که این خود نشانگر عدم وجود یک فرایند جامع  و همه‏جانبه نگر  در این مورد حساس است. در اینجا چیزی که بیشتر از همه نمود پیدا میکند، خطرهایی است که به علت تبلیغ ناقص، متوجه جامعه‏ی جهانی و امت اسلام می‏گردد. مبنای این مشکل میتواند عدم تدقیق در سیره ی مبارک نبوی برای یافتن هدف و روشها ی تبلیغ باشد. به نظر نکته‏ی حائز اهمیت در اینجا این است که هدف در امر تبلیغ مسلمان کردن و یا شیعه کردن افراد غیر مسلمان نیست، بلکه ایجاد ساز و کاری‏ست برای نجات بشر مستضعف از یوغ ظلم و تزویر. در همین رابطه و به بهانه ی انتشار یک خبر از دختر مسلمانی که در آستانه ی سال نو میلادی، در یکی از شهر های آلمان،  با یک‏سری کارت و شکلات به سراغ مسیحی ها رفته بود، تا عید را به آنها تبریک بگوید (که کار نوآورانه و جذابی هم انجام داده است)، پژوهشی روایی  به خاطر نگارنده رسید در خصوص روش ائمه علیهم السلام در تبلیغ و گسترش معارف دین نوشته‏ی حجت الاسلام خلیلی که در ادامه تقدیم میگردد. نوشته ی دختر آلمانی در صفحه ی توییترش: «به عنوان یک دختر مسلمان توی یک کشور اروپائی، برای اینکه نشون بدم ما مسلمونا عاشق حضرت عیسی علیه السلام هستیم، یه سری کارت خریدم (داخلش آیه ی قرآن که درباره تولد حضرت عیسی (ع) هست را همراه با تبریک کریسمس و سال نو نوشتم ) و امروز همراه با یه سری شکلات بین آلمانی ها پخش کردم! ‏جالبه که وقتی منو با حجاب اسلامی میدیدن که دارم بهشون هدیه ی کریسمس میدم تعجب می کردند و می گفتند واقعا این هدیه برای ما  است؟ خدا راشکر، آدمائی که امروز باهاشون برخورد داشتم  خیلی خوش برخورد و مهربون بودن»   روش ائمه علیهم السلام در تبلیغ و گسترش معارف دین حجت الاسلام خلیلی   روش تبلیغ ائمه علیهم السلام در اشاعه محاسن کلام، صرف تبلیغ ساده‌ی عمومی نیست. بلکه اصرار بر نوعی شبکه سازی برای نجات بشر از باطلی است که خود نیز می‌فهمد دست و پای او را گرفته است. این شبکه سازی (نه برای تبلیغ تشیع،‌ ولی از شیعیان) که حداقل حساسیت زایی را نیز دارد، رکنی در پیگیری تشیع نسبت به اهداف خویش از جمله زنده و رسمی نگاه داشتن این مکتب، و مبارزه با جباران و طاغوت هاست.  طبعاً تبلیغ تشیع نیز – در سطح همان شبکه سازی - در صورت نبود این آفات، مطلوب است: وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِلْأَحْوَلِ: «أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ»؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ فِي هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ»؟ فَقَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ، وَ قَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ.  فَقَالَ: «عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ». (قرب الإسناد، ص: 128) در این روایت تصریح شده که این تبلیغ در مرحله ای است که گویا افراد شیعه در شهر «بسیار قلیلند». در این مرحله، اولاً فعالیت تبلیغی شیعه با توجه به قلت تعداد، چندان حساسیت برانگیز نخواهد بود و لذا با سیاست پیش گفته تعارضی ندارد، ثانیاً شیعه برای فعالیت های مدّ نظر خود، قطعاً به تعدادی از افراد شیعه ی آگاه به مذهب به عنوان کادر مرکزی نیاز دارد. فعالیت‌هایی از قبیلِ کمک به مرکزیت شیعه برای فعالیت هایی همچون انتقال فقه و حدیث و معارف و ...، و چه بسا از همه مهمتر، تبلیغ محاسن کلام ائمه ع و حفظ امت از انحراف نسبت به سنت خودِ نبی صلی الله علیه و آله و سلم و استفاده از میراث حضرت (ص) جهت جلوگیری از انحرافات بعدی. این گونه جذب نیروی کم تعداد، خصوصاً از میان جوانان مستعدّ، در سیره ائمه علیه السلام در همان دوران بارها سابقه دارد مانند جذب جوانان کارایی چون زراره (رجال الكشي، ص178) و هشام بن حکم (رجال الكشي، ص255، ش475. همچنین ر.ک. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص: 169 مبنی بر آن که در جوانی کنار حضرت ع بوده‌اند و...)؛ و سیاست اصحاب مقرب و حواریون امام ع، برای جذب افرادی خاص و کارا (رسالة أبي غالب الزراري، ص231 در ذکر شیعه شدن آل اعین از طریق ابوخالد کابلی به واسطه خواهرشان، تا به ۱۰ تن رسیدند!؛ همچنین ر.ک. رسالة أبي غالب الزراري، ص135 ، در ذکر ایمان آوردن حمران بن اعین از طریق ابوخالد ). در صورتی که هیچ روایتی مبنی بر ترغیب اصحاب «به طور عمومی» بر دعوت مردم به شیعه شدن و اینکه نجاتشان دهند، یافت نشد.  

نوشته هدف تبلیغ: ایجاد سازوکاری برای نجات بشر مستضعف از یوغ ظلم و تزویر اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%87%d8%af%d9%81-%d8%aa%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%ba-%d8%a7%db%8c%d8%ac%d8%a7%d8%af-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%88%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d8%ac%d8%a7%d8%aa-%d8%a8%d8%b4%d8%b1.html/feed 0
نقد فیلم ” رد خون “ https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b1%d8%af-%d8%ae%d9%88%d9%86.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b1%d8%af-%d8%ae%d9%88%d9%86.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:13:37 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=145

داستان «رد خون» هفت سال پس از ماجراهای فیلم قبلی اتفاق می‌افتد که در سال ۱۳۶۰ و با کشته شدن موسی خیابانی به پایان رسید. حال هفت سال گذشته و پایان جنگ ایران و عراق نزدیک است. فیلم قصد دارد در خلال یک داستان ملودراماتیک وقایع و حوادث عملیات مرصاد و برخی اتفاقات موجود در قرارگاه اشرف را به تصویر بکشد. در اولین برخورد با فیلم تعادل نسبی دوربین مهدویان نسبت به کارهای پیشین او به چشم می آید که موجب به تصویر درآمدن قاب هایی زیبا از دهه شصت است. دیگر خبری از قاب های دزدکی و پشت شیشه نیست و بیشتر با نماها و قاب های سینمایی طرف هستیم. دوربین مهدویان ترکیبی از یک سینمای مستند و داستانی است که سعی کرده در این اثر از فرم گزارشی فاصله گرفته و به بار دراماتیک داستان توجه بیشتری نشان دهد. فیلم از منظر فنی یکی از شایسته ترین آثار سینمای ایران محسوب می شود که توانسته طراحی صحنه میدانی خوبی داشته باشد و در اجرا نیز به بهترین شکل ممکن عمل کند. دوربین مهدویان در این فیلم بر خلاف فیلم قبلی که فقط میان بچه های سپاه حضور داشت بین منافقین در پادگان اشرف رفته و از منظر آنها برخی وقایع و شرایط پادگان و عملیات فروغ جاویدان را روایت می کند و اتفاقا همینجا سرآغاز نقدهای جدی اهالی سینما و فرهنگ و تاریخ است. حقیقتا مهدویان نتوانسته تکلیف خود را با جریان سمپاد غافل منافقین در فیلم روشن کند؛ در برخی از صحنه های فیلم دوربین از نگاه منافقین شاهد مناظر حساس و دراماتیک است و ناخوداگاه مخاطب با  این گروهک سفاک ارتباط برقرار کرده و متاسفانه برخی از اعمال سفاکانه آنها توجیه می شود. قسمتی از فیلم به صحنه هایی از عملیات غرورآفرین و پیچیده مرصاد اختصاص دارد که فیلم اصلا نتوانسته از عهده نمایش درست آن برآید.اساسا سناریو فیلم با ایرادات فراوانی همراه است، از درام نصف و نیمه ای که نمی تواند کشش لازم را برای مخاطب ایجاد کند تا برخوردهای غیرمنطقی کاراکترها با وقایع که ناشی از عدم شخصیت پردازی درست است و تصویر کاریکاتورمآبانه ای که از یک سازمان تروریستی بی رحم نشان می دهد و خرده داستان هایی که به هیچ وجه کارکرد نداند و درست پرورش نمی یابند.از بازی فاخر جواد عزتی و هادی حجازی فر در این فیلم نمی توان گذشت و باید یادآور شویم که انتخاب بهنوش طباطبایی و هستی مهدوی در نقش سمپادهای زن سازمان ناشیانه بوده و به سناریو برای تیپ نشدن این دو کاراکتر کمک کرده است. شک و تردیدی که در طول فیلم با مهدویان همراه است در پایان بندی به اوج خود می رسد، شخصیت پردازی ضعیف در طول فیلم باعث شده تا هر تصمیمی از جانب کاراکترها در فینال برای بیننده غیرقابل باور باشد، و نکته ناامید کننده اینجاست که شما بعنوان بیننده در فینال با سمپاد پشیمان نشده سازمان همراهی میکنید و نه با نیروهای خودی.

با تمام این تفاسیر به نظر نگارنده، مهدویان در تولید یک درام داستانی یک گام رو به جلو برداشته و نوید یک فیلمساز دغدغه مند و کاربلد را به سینمای خسته ایران می دهد. از طرفی دیگر ساخت آثاری اینچنین اتفاق خوش یُمنی برای سینمای ایران محسوب می شود چراکه نسل جوان امروز اطلاع چندانی از تاریخ پر ماجرای دهه شصت نداشته و اینگونه آثار کمک شایانی به درک موضوعات تاریخی خواهد کرد. البته برخی از دوستان پا را از نگاه نقادانه فراتر گذاشته و در نگاشته هایشان تیر خلاص را به مهدویان زده اند؛ یادمان نرفته در دوره ای که جریان ایدئولوژیک روشنفکری موجود در سینما با تفکرات غرب زده اتوپیای خود را آمریکا و کشورهای اروپایی قرار داده و تمام توان خود را برای القای آن به کار گرفته بود، در جشنواره های خارجی حضور می یافت و با فحاشی به شهدای کشورش به مام وطن ادای دین می کرد؛ دم از آزادی و برابری می زد ولی هر نظر مخالف را سرکوب میکرد تا جایی که حتی هنرپیشه فیلم های انقلابی را بایکوت می کند و صندلی از از پایش می کشد. همان ایدئولوژی ای که بعد از این همه دشمنی صریح و روشن، ترور دانشمندان و نخبگان جوان ما در خیابان، هیچ واکنشی نشان نمی دهد و نمی خواهد واقعیت در سینمای ما بروز و ظهور پیدا کند و بالعکس تلاش می کند تصویری که غرب می خواهد از ایران ارائه دهد، در فیلم هایشان منعکس شود؛ در همان دوره است که مهدویان برخلاف جریان کثیف و سیاه سینمای ایران طی طریق می کند و از روی دغدغه فیلم های فاخر "ایستاده در غبار" و "ماجرای نیمروز" را به سینمای ایران هدیه می دهد.

از دوستان مکتبی خود گله مندیم که چگونه چوب نقدشان را با بی انصافی بر سر کارگردان که نه بر سر فیلم می کوبند، حال آنکه ما نیز معتقدیم فیلم چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا قابل نقد است ولی این فیلم است که نقد می شود و نه کارگردان و نقد محتوایی به دلیل اشکالات فرمی به ردخون وارد است و نه مهدویان.

نوشته نقد فیلم ” رد خون “ اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

داستان «رد خون» هفت سال پس از ماجراهای فیلم قبلی اتفاق می‌افتد که در سال ۱۳۶۰ و با کشته شدن موسی خیابانی به پایان رسید. حال هفت سال گذشته و پایان جنگ ایران و عراق نزدیک است. فیلم قصد دارد در خلال یک داستان ملودراماتیک وقایع و حوادث عملیات مرصاد و برخی اتفاقات موجود در قرارگاه اشرف را به تصویر بکشد. در اولین برخورد با فیلم تعادل نسبی دوربین مهدویان نسبت به کارهای پیشین او به چشم می آید که موجب به تصویر درآمدن قاب هایی زیبا از دهه شصت است. دیگر خبری از قاب های دزدکی و پشت شیشه نیست و بیشتر با نماها و قاب های سینمایی طرف هستیم. دوربین مهدویان ترکیبی از یک سینمای مستند و داستانی است که سعی کرده در این اثر از فرم گزارشی فاصله گرفته و به بار دراماتیک داستان توجه بیشتری نشان دهد. فیلم از منظر فنی یکی از شایسته ترین آثار سینمای ایران محسوب می شود که توانسته طراحی صحنه میدانی خوبی داشته باشد و در اجرا نیز به بهترین شکل ممکن عمل کند. دوربین مهدویان در این فیلم بر خلاف فیلم قبلی که فقط میان بچه های سپاه حضور داشت بین منافقین در پادگان اشرف رفته و از منظر آنها برخی وقایع و شرایط پادگان و عملیات فروغ جاویدان را روایت می کند و اتفاقا همینجا سرآغاز نقدهای جدی اهالی سینما و فرهنگ و تاریخ است. حقیقتا مهدویان نتوانسته تکلیف خود را با جریان سمپاد غافل منافقین در فیلم روشن کند؛ در برخی از صحنه های فیلم دوربین از نگاه منافقین شاهد مناظر حساس و دراماتیک است و ناخوداگاه مخاطب با  این گروهک سفاک ارتباط برقرار کرده و متاسفانه برخی از اعمال سفاکانه آنها توجیه می شود. قسمتی از فیلم به صحنه هایی از عملیات غرورآفرین و پیچیده مرصاد اختصاص دارد که فیلم اصلا نتوانسته از عهده نمایش درست آن برآید.اساسا سناریو فیلم با ایرادات فراوانی همراه است، از درام نصف و نیمه ای که نمی تواند کشش لازم را برای مخاطب ایجاد کند تا برخوردهای غیرمنطقی کاراکترها با وقایع که ناشی از عدم شخصیت پردازی درست است و تصویر کاریکاتورمآبانه ای که از یک سازمان تروریستی بی رحم نشان می دهد و خرده داستان هایی که به هیچ وجه کارکرد نداند و درست پرورش نمی یابند.از بازی فاخر جواد عزتی و هادی حجازی فر در این فیلم نمی توان گذشت و باید یادآور شویم که انتخاب بهنوش طباطبایی و هستی مهدوی در نقش سمپادهای زن سازمان ناشیانه بوده و به سناریو برای تیپ نشدن این دو کاراکتر کمک کرده است. شک و تردیدی که در طول فیلم با مهدویان همراه است در پایان بندی به اوج خود می رسد، شخصیت پردازی ضعیف در طول فیلم باعث شده تا هر تصمیمی از جانب کاراکترها در فینال برای بیننده غیرقابل باور باشد، و نکته ناامید کننده اینجاست که شما بعنوان بیننده در فینال با سمپاد پشیمان نشده سازمان همراهی میکنید و نه با نیروهای خودی. با تمام این تفاسیر به نظر نگارنده، مهدویان در تولید یک درام داستانی یک گام رو به جلو برداشته و نوید یک فیلمساز دغدغه مند و کاربلد را به سینمای خسته ایران می دهد. از طرفی دیگر ساخت آثاری اینچنین اتفاق خوش یُمنی برای سینمای ایران محسوب می شود چراکه نسل جوان امروز اطلاع چندانی از تاریخ پر ماجرای دهه شصت نداشته و اینگونه آثار کمک شایانی به درک موضوعات تاریخی خواهد کرد. البته برخی از دوستان پا را از نگاه نقادانه فراتر گذاشته و در نگاشته هایشان تیر خلاص را به مهدویان زده اند؛ یادمان نرفته در دوره ای که جریان ایدئولوژیک روشنفکری موجود در سینما با تفکرات غرب زده اتوپیای خود را آمریکا و کشورهای اروپایی قرار داده و تمام توان خود را برای القای آن به کار گرفته بود، در جشنواره های خارجی حضور می یافت و با فحاشی به شهدای کشورش به مام وطن ادای دین می کرد؛ دم از آزادی و برابری می زد ولی هر نظر مخالف را سرکوب میکرد تا جایی که حتی هنرپیشه فیلم های انقلابی را بایکوت می کند و صندلی از از پایش می کشد. همان ایدئولوژی ای که بعد از این همه دشمنی صریح و روشن، ترور دانشمندان و نخبگان جوان ما در خیابان، هیچ واکنشی نشان نمی دهد و نمی خواهد واقعیت در سینمای ما بروز و ظهور پیدا کند و بالعکس تلاش می کند تصویری که غرب می خواهد از ایران ارائه دهد، در فیلم هایشان منعکس شود؛ در همان دوره است که مهدویان برخلاف جریان کثیف و سیاه سینمای ایران طی طریق می کند و از روی دغدغه فیلم های فاخر "ایستاده در غبار" و "ماجرای نیمروز" را به سینمای ایران هدیه می دهد. از دوستان مکتبی خود گله مندیم که چگونه چوب نقدشان را با بی انصافی بر سر کارگردان که نه بر سر فیلم می کوبند، حال آنکه ما نیز معتقدیم فیلم چه از نظر فرم و چه از نظر محتوا قابل نقد است ولی این فیلم است که نقد می شود و نه کارگردان و نقد محتوایی به دلیل اشکالات فرمی به ردخون وارد است و نه مهدویان.

نوشته نقد فیلم ” رد خون “ اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b1%d8%af-%d8%ae%d9%88%d9%86.html/feed 0
سیری در تاریخ معاصر از لنز “سرچشمه” https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b3%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b5%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%84%d9%86%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%da%86%d8%b4%d9%85%d9%87.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b3%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b5%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%84%d9%86%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%da%86%d8%b4%d9%85%d9%87.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:12:59 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=151

سیری در تاریخ معاصر از لنز "سرچشمه"

امروز که چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث آن روزها گذشته، صحبت در مورد تاریخ معاصر امری واضح و کاملا ضرورری است. نسل امروز که روزهای پیروزی انقلاب و بعد از آن را مشاهده نکرده و درکی درستی از تاریخ معاصر ندارد، مورد هجوم دریایی از اطلاعات غلط و تحریف شده تاریخی از سمت دشمنان و معاندین جریان انقلابی است. در نگاه دشمنان این تحلیل وجود دارد که تغییر نسل منجر به پاک شدن حافظه تاریخی یک ملت می‌شود و با روایت‌سازی و جعل و تحریف تاریخ می‌توان از بازتولید یک نسل انقلابی جلوگیری کرد. متاسفانه جریان‌های ضد انقلاب به دلیل کج‌سلیقگی‌ها و سیاست‌ها و نگاه‌ها بعضا غلط مدیران و دست‌اندرکاران این عرصه، در سیاست‌های خود توفیقاتی را نیز به دست‌آورده‌اند تا جایی که رهبر انقلاب در این مورد در شهریور ۹۴ ابراز نگرانی کرده و با اشاره به اهمیت آشنایی نسل جوان با رخدادهای تاریخی، نگرانی خود را از فراموشی «حوادث مهم» و «عبرتهای بزرگ دوران معاصر» و ضعیف شدن «حافظه‌ی تاریخی» ملت ابراز داشته و فرمودند: «یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوان های ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند.»

در این وانفسای رسانه ای و وادادگی صدا و سیما مقابل برنامه ها و شوهای تلویزیونی که افتخارشان شباهت بیش از حدشان به مدلهای غربی است، برنامه هایی که حتی سعی در ایرانیزه شدنشان هم نشده و صرفا مجری و مخاطبین فارسی صحبت می کنند، تیمی جوان و کاربلد قد علم می کند و همت به ساخت برنامه ای محتوایی و البته خوش فرم در ژانر تاریخی – سیاسی می نماید، برنامه ای که البته با کمک بسیج صدا و سیما تولید شده و هر شنبه ساعت 17 روی آنتن شبکه پنج می رود.

در برنامه "سرچشمه" هر هفته درباره یک موضوع تاریخی گفتگو می شود . خوانش درست و منصفانه از تاریخ، علاوه بر ارزش ذاتی این مطالعه، دارای اثرها و نتایج ثانویه‌ای در تشخیص جریان‌های گوناگون و انتخاب مسیر صحیح حرکت های سیاسی و اجتماعی می‌شود.

سازندگان این برنامه تلاش کرده اند علاوه برآنکه سراغ موضوعات تازه بروند، افراد دست اول را هم در موضوعات مختلف جلوی دوربین بیاورند. متاسفانه یکی از آفت‌هایی که در این چند سال به وضوح به چشم می‌خورد، بی‌توجهی مسئولان و برنامه‌سازان به روایت‌های دست اول تاریخی است. این مورد در کنار بی‌انصافی‌هایی که برنامه‌سازان در حق راویان تاریخ روا می‌دارند باعث شده‌است که اولا روایان صحه، صریح و دست اول از جریان روایت تاریخ معاصر حذف شوند و ثانیا افرادی در حوزه تاریخ سربرآورند که روایت تحریف شده و یا کاملا سطحی را به خورد مخاطب می‌دهند. ولی چشم‌انداز سرچشمه آن است که به سراغ صحیح‌ترین و مستندترین روایت از هر موضوع تاریخی برود به همین دلیل در بسیاری از موارد نام‌های جدید و غیرکلیشه‌ای را جلوی دوربین این برنامه ناظریم.

تیم محتوایی در "سرچشمه" بسراغ آرشیو رفته‌  و فیلم‌های تاریخ انقلاب که سالها خاک خورده‌اند را از آرشیو بیرون کشیده‌است. تاریخ‌نگاران برای تولید آثار محتوایی ارزشمند و غنی به داده‌های اطلاعاتی دقیق نیاز دارند که طبعا بخشی از آن به صورت آرشیو نگهداری می‌شود که با رفرنس دادن به آنها می توان مسیر اثر محتوایی را به مطلوب سوق داد. اما متاسفانه آرشیوها در کشور ما معمولا یا در حال خاک خوردن هستند و یا در اختیار افراد معدود و در گاوصندوق‌هایی که هرگز فرصتی برای دستیابی به آنها نیست. متاسفانه این رویه باعث شده است میزان قابل توجهی از روایت‌های تاریخی غیر مستند و غیر مستدل در حوزه تاریخ معاصر وجود داشته باشد که هرگز برای نسل جدید امکان راستی‌آزمایی آنها با اسناد و آرشیوها وجود ندارد. این واقعیت وجود دارد که هر کس اولین بار آرشیوی را منتشر کند روایتی که او همراه با آن آرشیو منتشر می‌کند همواره در تاریخ باقی خواهد ماند. سرچشمه نیز این واقعیت را نادیده نگرفته است و سعی کرده است با دست‌گذاشتن بر آرشیوها دیده نشده و یا کمتر دیده شده روایت صحیح از بسیاری از وقایع را که تا پیش از این به هر دلیلی محقق نشده بود را منتشر کند.

یکی دیگر از مزایا سرچشمه دکور جذاب آن است. دکور تاریخی با انبوهی از المان‌های نوستالژیک علاوه بر اینکه در نگاه اول به مخاطب می‌فهماند که قرار است با چه برنامه و محتوایی روبرو شود و او را جذب خود می‌کند، میهمان برنامه را هم به دل تاریخ می‌برد. به اذعان بسیاری از میمهانان سرچشمه در برنامه، دکور تاریخی این اثر آنها را در بطن حوادث روزهای گذشته برده و ذهن کارشناس برنامه را به روی بسیاری از حقایق تاریخی که فراموش کرده بوده هم باز می‌کند.

توصیفات بالا همگی المان هایی بود که به حق برای سرحال نشان دادن یک برنامه تلویزیونی کافی است اما از نظر نگارنده مزیت اصلی سرچشمه نسبت به مابقی برنامه های تاریخی و محتوایی که فرم گفتگو محور را برای ژانر خود انتخاب می کنند، تیم یکدست، جوان، جهادی و البته تحصیل کرده و محتوایی برنامه است که موجب شده این برنامه در زمره بهترین تولیدات تاریخی تلویزیون در سالهای اخیر قرار گیرد.

لازم بذکر است "سرچشمه" به تهیه کنندگی امیرعلی آزادی و کارگردانی صادق شهربانویی و احمد موسویان  و با اجرای محمد امین فرج اللهی هر هفته شنبه شب ساعت 19 از شبکه پنج سیما پخش می گردد.

 

نوشته سیری در تاریخ معاصر از لنز “سرچشمه” اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

سیری در تاریخ معاصر از لنز "سرچشمه" امروز که چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث آن روزها گذشته، صحبت در مورد تاریخ معاصر امری واضح و کاملا ضرورری است. نسل امروز که روزهای پیروزی انقلاب و بعد از آن را مشاهده نکرده و درکی درستی از تاریخ معاصر ندارد، مورد هجوم دریایی از اطلاعات غلط و تحریف شده تاریخی از سمت دشمنان و معاندین جریان انقلابی است. در نگاه دشمنان این تحلیل وجود دارد که تغییر نسل منجر به پاک شدن حافظه تاریخی یک ملت می‌شود و با روایت‌سازی و جعل و تحریف تاریخ می‌توان از بازتولید یک نسل انقلابی جلوگیری کرد. متاسفانه جریان‌های ضد انقلاب به دلیل کج‌سلیقگی‌ها و سیاست‌ها و نگاه‌ها بعضا غلط مدیران و دست‌اندرکاران این عرصه، در سیاست‌های خود توفیقاتی را نیز به دست‌آورده‌اند تا جایی که رهبر انقلاب در این مورد در شهریور ۹۴ ابراز نگرانی کرده و با اشاره به اهمیت آشنایی نسل جوان با رخدادهای تاریخی، نگرانی خود را از فراموشی «حوادث مهم» و «عبرتهای بزرگ دوران معاصر» و ضعیف شدن «حافظه‌ی تاریخی» ملت ابراز داشته و فرمودند: «یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوان های ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند.» در این وانفسای رسانه ای و وادادگی صدا و سیما مقابل برنامه ها و شوهای تلویزیونی که افتخارشان شباهت بیش از حدشان به مدلهای غربی است، برنامه هایی که حتی سعی در ایرانیزه شدنشان هم نشده و صرفا مجری و مخاطبین فارسی صحبت می کنند، تیمی جوان و کاربلد قد علم می کند و همت به ساخت برنامه ای محتوایی و البته خوش فرم در ژانر تاریخی – سیاسی می نماید، برنامه ای که البته با کمک بسیج صدا و سیما تولید شده و هر شنبه ساعت 17 روی آنتن شبکه پنج می رود. در برنامه "سرچشمه" هر هفته درباره یک موضوع تاریخی گفتگو می شود . خوانش درست و منصفانه از تاریخ، علاوه بر ارزش ذاتی این مطالعه، دارای اثرها و نتایج ثانویه‌ای در تشخیص جریان‌های گوناگون و انتخاب مسیر صحیح حرکت های سیاسی و اجتماعی می‌شود. سازندگان این برنامه تلاش کرده اند علاوه برآنکه سراغ موضوعات تازه بروند، افراد دست اول را هم در موضوعات مختلف جلوی دوربین بیاورند. متاسفانه یکی از آفت‌هایی که در این چند سال به وضوح به چشم می‌خورد، بی‌توجهی مسئولان و برنامه‌سازان به روایت‌های دست اول تاریخی است. این مورد در کنار بی‌انصافی‌هایی که برنامه‌سازان در حق راویان تاریخ روا می‌دارند باعث شده‌است که اولا روایان صحه، صریح و دست اول از جریان روایت تاریخ معاصر حذف شوند و ثانیا افرادی در حوزه تاریخ سربرآورند که روایت تحریف شده و یا کاملا سطحی را به خورد مخاطب می‌دهند. ولی چشم‌انداز سرچشمه آن است که به سراغ صحیح‌ترین و مستندترین روایت از هر موضوع تاریخی برود به همین دلیل در بسیاری از موارد نام‌های جدید و غیرکلیشه‌ای را جلوی دوربین این برنامه ناظریم. تیم محتوایی در "سرچشمه" بسراغ آرشیو رفته‌  و فیلم‌های تاریخ انقلاب که سالها خاک خورده‌اند را از آرشیو بیرون کشیده‌است. تاریخ‌نگاران برای تولید آثار محتوایی ارزشمند و غنی به داده‌های اطلاعاتی دقیق نیاز دارند که طبعا بخشی از آن به صورت آرشیو نگهداری می‌شود که با رفرنس دادن به آنها می توان مسیر اثر محتوایی را به مطلوب سوق داد. اما متاسفانه آرشیوها در کشور ما معمولا یا در حال خاک خوردن هستند و یا در اختیار افراد معدود و در گاوصندوق‌هایی که هرگز فرصتی برای دستیابی به آنها نیست. متاسفانه این رویه باعث شده است میزان قابل توجهی از روایت‌های تاریخی غیر مستند و غیر مستدل در حوزه تاریخ معاصر وجود داشته باشد که هرگز برای نسل جدید امکان راستی‌آزمایی آنها با اسناد و آرشیوها وجود ندارد. این واقعیت وجود دارد که هر کس اولین بار آرشیوی را منتشر کند روایتی که او همراه با آن آرشیو منتشر می‌کند همواره در تاریخ باقی خواهد ماند. سرچشمه نیز این واقعیت را نادیده نگرفته است و سعی کرده است با دست‌گذاشتن بر آرشیوها دیده نشده و یا کمتر دیده شده روایت صحیح از بسیاری از وقایع را که تا پیش از این به هر دلیلی محقق نشده بود را منتشر کند. یکی دیگر از مزایا سرچشمه دکور جذاب آن است. دکور تاریخی با انبوهی از المان‌های نوستالژیک علاوه بر اینکه در نگاه اول به مخاطب می‌فهماند که قرار است با چه برنامه و محتوایی روبرو شود و او را جذب خود می‌کند، میهمان برنامه را هم به دل تاریخ می‌برد. به اذعان بسیاری از میمهانان سرچشمه در برنامه، دکور تاریخی این اثر آنها را در بطن حوادث روزهای گذشته برده و ذهن کارشناس برنامه را به روی بسیاری از حقایق تاریخی که فراموش کرده بوده هم باز می‌کند. توصیفات بالا همگی المان هایی بود که به حق برای سرحال نشان دادن یک برنامه تلویزیونی کافی است اما از نظر نگارنده مزیت اصلی سرچشمه نسبت به مابقی برنامه های تاریخی و محتوایی که فرم گفتگو محور را برای ژانر خود انتخاب می کنند، تیم یکدست، جوان، جهادی و البته تحصیل کرده و محتوایی برنامه است که موجب شده این برنامه در زمره بهترین تولیدات تاریخی تلویزیون در سالهای اخیر قرار گیرد. لازم بذکر است "سرچشمه" به تهیه کنندگی امیرعلی آزادی و کارگردانی صادق شهربانویی و احمد موسویان  و با اجرای محمد امین فرج اللهی هر هفته شنبه شب ساعت 19 از شبکه پنج سیما پخش می گردد.  

نوشته سیری در تاریخ معاصر از لنز “سرچشمه” اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b3%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%ae-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b5%d8%b1-%d8%a7%d8%b2-%d9%84%d9%86%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%da%86%d8%b4%d9%85%d9%87.html/feed 0
چرا کتاب بخوانیم؟ https://harfeno.toluehagh.ir/141.html https://harfeno.toluehagh.ir/141.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:11:24 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=141

گاهی کتاب ها زیر تابلوها چیده شده، اما گاهی همه جا پخش و پلا بودند. وقتی که آدم ها را بهتر شناختم، متوجه شدم این بی‌نظمی باورنکردنی یکی از چیزهایی بود که درمورد کتابفروشی پِمبروک دوست داشتند. آن‌جا نمی آمدند که فقط کتاب بخرند،پولشان را بریزند توی صندوق، و شرشان را کم کنند. همه جا سرک می کشیدند. به این کارشان میگفتند تورق، اما بیشتر شبیه حفاری یا استخراج معدن بود. تعجب می‌کردم که با بیل به مغازه نمی آیند. با دست خالی دنبال گنج می‌گشتند.

 

چرا کتاب بخوانیم؟

چرا باید کتاب بخوانیم و اهمیت مطالعه و کتاب خواندن در چیست؟ این سوالی است که افراد زیادی از من می‌پرسند و منتظر یک جواب خیلی حکیمانه‌اند چون ناسلامتی من فرد کتاب‌خوانی هستم و باید ادبیات حرف زدنم با سایر افراد تفاوت داشته باشد و جواب‌های حکیمانه‌ای برای همه چیز داشته باشم! اما واقعیت چیز دیگری است: من کتاب نمی‌خوانم که حرف زدنم یا جواب‌هایم با بقیه تفاوت داشته باشد، من کتاب می‌خوانم که زندگی‌ام و دریافتم از زندگی با بقیه تفاوت داشته باشد. روش مطالعه من هم مثل مطالعه کنکور نیست. من نمی‌خواهم همه‌چیز را حفظ کنم و طبق آن حفظیات سنجیده شوم. من می‌خواهم بفهمم و یاد بگیرم، این تفاوت زیادی با خواندن طوطی‌وار حفظ کردن دارد! زمانی که شما مطالعه می‌کنید و دیگران شما را به عنوان فردی کتاب‌خوان می‌شناسند مهم این نیست که شما ادبی و حکیمانه حرف می‌زنید یا نه، مهم این است که شما به نسبت بقیه دریافت بیشتری از زندگی و همه مسایل مربوط به زندگی پیدا می‌کنید. ما اینجاییم که زندگی کنیم. اما چطور می‌توان بهتر زندگی کرد؟ مثل تمام چیزهای دیگر با تمرین! کتاب خوب همان تمرینی است که ما را برای غلبه بر این زندگی غیرقابل پیش‌بینی کار کشته می‌کند! ادبیات همان مربی سختکوشی است که عرق شما را خشک می‌کند و شما را به داخل رینگ می‌فرستد! پس هر زمان دیگری که کسی از شما پرسید چرا کتاب می‌خوانی؟ بگویید چون از بزرگ شدن روحم ابایی ندارم. چون من انسان حریصی هستم و می‌خواهم به جای هزار نفر زندگی کنم.

می‌کند! ادبیات همان مربی سختکوشی است که عرق شما را خشک می‌کند و شما را به داخل رینگ می‌فرستد! پس هر زمان دیگری که کسی از شما پرسید چرا کتاب می‌خوانی؟ بگویید چون از بزرگ شدن روحم ابایی ندارم. چون من انسان حریصی هستم و می‌خواهم به جای هزار نفر زندگی کنم.

گاهی کتاب ها زیر تابلوها چیده شده، اما گاهی همه جا پخش و پلا بودند. وقتی که آدم ها را بهتر شناختم، متوجه شدم این بی‌نظمی باورنکردنی یکی از چیزهایی بود که درمورد کتابفروشی پِمبروک دوست داشتند. آن‌جا نمی آمدند که فقط کتاب بخرند،پولشان را بریزند توی صندوق، و شرشان را کم کنند. همه جا سرک می کشیدند. به این کارشان میگفتند تورق، اما بیشتر شبیه حفاری یا استخراج معدن بود. تعجب می‌کردم که با بیل به مغازه نمی آیند. با دست خالی دنبال گنج می‌گشتند.

من ازدواج نمی کنم معرفی اولین کتاب را به یک داستان مستند و جذاب اختصاص دادیم . البته شاید بتوان گفت که این کتاب یک مجموعه ی داستان کوتاه با زبانی زیبا و جذاب می باشد که به بیان موضوعات مختلف خانوادگی و تاثیرات اجتماعی آن می پردازد. داستان ها و شخصیت های این کتاب زاییده تخیل نویسنده است و از لحاظ زمانی به دوران صدر اسلام باز می گردد ولی انچه که کتاب را متمایز می کند بهره گیری از روایات و احادیثی است که در زمینه ی ازدواج و مسائل مرتبط با آن از رسول اکرم صل الله علیه و آله و دیگر معصومین نقل شده است.

 

احادیثی که با ظرافت و بسیار هنرمندانه در متن داستان ها گنجانده شده است.

 

"من ازدواج نمی‌کنم" 26 داستان دارد. کتاب با اولین خواستگاری بشر آغاز می‌شود؛ جایی که حضرت آدم ابوالبشر، حضرت حوا را از خدا خواستگاری می‌کند. بقیه داستان‌ها هم درباره ازدواج است. «کبری التج» آنطور که در مقدمه کتاب توضیح داده است، ابتدا سراغ کتاب «تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث» رفته و چندین حدیث و روایت را انتخاب کرده است. بعد هم طوری که به اصل آنها خدشه‌ای وارد نشود با محوریت آن حدیث و روایت داستان‌های کوتاهی نوشته است و البته شماره حدیث‌ها را هم که در کتاب اصلی می‌توانید پیدایشان کنید آورده است؛ در برخی داستانها هم از بیش از یک حدیث استفاده شده. داستان‌هایی که به خیلی از موضوعات مبتلابه جوانان امروزی درباره ازدواج می‌پردازد. «جهیزیه»، «ملاک انتخاب همسر»، «اهمیت ازدواج»، «عدم تحمیل همسر به پسر یا دختر از سوی والدین» و مسائلی از این دست اموری هستند که بعید است هر پسر و دختر دم بختی با چند تا از آنها دست به گریبان نباشد. «من ازدواج نمی‌کنم» 110 صفحه دارد که با توجه به صفحه‌بندی دلنواز و دوست داشتنی آن، خواندنش خیلی زمان نمی‌برد. این کتاب برخلاف اسمش فقط به درد آنهایی که نمی‌خواهند ازدواج کنند، نمی‌خورد. بلکه هر جوان دم بختی از خواندنش لذت و از احادیثش منفعت خواهد برد. بنابراین رساندن این کتاب به دست این گروه سنی و حتی کسانی که کم‌کم دارند به ازدواج فکر می‌کنند حتما کار ارزشمندی خواهد بود.

بخشی از کتاب فکر کنم ارزش طلاها سر به پانزده هزار دلار میزد ، سهم من بیشتر از سه برابر پس اندازم بود و وقتی که از زیرزمین نمور بیرون آمدیم و پله ها را بالا رفتیم و وارد نور شدیم دو حس همزمان به من دست داد : شادیِ یافتن چنین ثروتی و یک جور حس تهی بودن ، این که چرا بیشتر خوشحال نیستیم ؟ یا شاید ترس از اینکه خوشحالی ام زورکی یا اشتباه است . فکر کردم شاید انسان قرار نیست هیچوقت حقیقتا شاد باشد . شاید اصلا چنین چیزی در دنیا وجود ندارد .

 

هر انسان به کتابی مبین می ماند در جوهره اش؛ منتظر خوانده شدن. هر کدام از ما در اصل کتابی هستیم که راه می رود و نفس می‌کشد. کافی است جوهره مان را بشناسیم. فاحشه باشی یا باکره؛ افتاده باشی یا عاصی،فرقی نمی کند؛ آرزوی یافتن خدا در قلب همه ی ما، در اعماق وجودمان پنهان است. از لحظه ای که به دنیا می آییم، گوهر عشق را درونمان حمل می کنیم. آن جا می ماند به اتتظارِ کشف شدن. (“ملت عشق” اثرالیف شافاک به انتخاب: امیردهقان)

 

کوک چهارم کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می‌برد. کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می‌شود سی تومان. مشتری هم قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و كفشش را تحويل بگيرد. کفاش دست به کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام. اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می‌شود و کفش، کفش‌تر خواهد شد! از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد. او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده توافق، مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده. اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت‌های کوک چهارم است! ديگر شايد زمان آن رسيده بگويیم: تا چهار نشه بازی نشه! من و تو كفاش‌های دو دلی هستيم كه بايد سر فرصت‌های چهارم بحث كنيم و كوك بزنيم...

 

بلا را ما انتخاب نمی‌‏کنیم. بلا غالباً خودش سرزده می‌‌‌‏آید و ماهیچه‌‏های کرخت و خواب‌‏آلود تاریخ را به تحرک وا‏می‌‏دارد. بلا می‌‏آید تا تاریخ زخم بستر نگیرد. دقیقاً لحظه‏‌ای که همگان در شهری پرپیچ‌‏وخم و خاموش گم‌‏وگور شده‏‌اند و بی‌‏مقصد به دیوارهای بلند روزمرگی می‏‌خورند، فتنه‏‌ای جرقه می‌‏زند و «وقت» و هنگامه‌‏ای تجلی می‌‏کند تا چشم‏‌ها برای لحظاتی مبدأ و مقصد را ببینند و راه را از سر بگیرند. فتنه ترفند خداوند است برای ورق زدن تاریخ، برای زیرورو کردن همه چیز، از ارباب و رعیت، ظالم و مظلوم، گمراه و هدایت‏‌شده، دارا و ندار، غمگین و سرخوش، نگران و امیدوار پس تاریخ خیلی هم تنبل نیست. پدیده‏‌ها سریع‏‌تر از تصور ما رخ می‌‏دهند...» ( “ارتداد” اثر وحید یامین پور به انتخاب: صادق ذجاجی )

 

نوشته چرا کتاب بخوانیم؟ اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

گاهی کتاب ها زیر تابلوها چیده شده، اما گاهی همه جا پخش و پلا بودند. وقتی که آدم ها را بهتر شناختم، متوجه شدم این بی‌نظمی باورنکردنی یکی از چیزهایی بود که درمورد کتابفروشی پِمبروک دوست داشتند. آن‌جا نمی آمدند که فقط کتاب بخرند،پولشان را بریزند توی صندوق، و شرشان را کم کنند. همه جا سرک می کشیدند. به این کارشان میگفتند تورق، اما بیشتر شبیه حفاری یا استخراج معدن بود. تعجب می‌کردم که با بیل به مغازه نمی آیند. با دست خالی دنبال گنج می‌گشتند.  

چرا کتاب بخوانیم؟

چرا باید کتاب بخوانیم و اهمیت مطالعه و کتاب خواندن در چیست؟ این سوالی است که افراد زیادی از من می‌پرسند و منتظر یک جواب خیلی حکیمانه‌اند چون ناسلامتی من فرد کتاب‌خوانی هستم و باید ادبیات حرف زدنم با سایر افراد تفاوت داشته باشد و جواب‌های حکیمانه‌ای برای همه چیز داشته باشم! اما واقعیت چیز دیگری است: من کتاب نمی‌خوانم که حرف زدنم یا جواب‌هایم با بقیه تفاوت داشته باشد، من کتاب می‌خوانم که زندگی‌ام و دریافتم از زندگی با بقیه تفاوت داشته باشد. روش مطالعه من هم مثل مطالعه کنکور نیست. من نمی‌خواهم همه‌چیز را حفظ کنم و طبق آن حفظیات سنجیده شوم. من می‌خواهم بفهمم و یاد بگیرم، این تفاوت زیادی با خواندن طوطی‌وار حفظ کردن دارد! زمانی که شما مطالعه می‌کنید و دیگران شما را به عنوان فردی کتاب‌خوان می‌شناسند مهم این نیست که شما ادبی و حکیمانه حرف می‌زنید یا نه، مهم این است که شما به نسبت بقیه دریافت بیشتری از زندگی و همه مسایل مربوط به زندگی پیدا می‌کنید. ما اینجاییم که زندگی کنیم. اما چطور می‌توان بهتر زندگی کرد؟ مثل تمام چیزهای دیگر با تمرین! کتاب خوب همان تمرینی است که ما را برای غلبه بر این زندگی غیرقابل پیش‌بینی کار کشته می‌کند! ادبیات همان مربی سختکوشی است که عرق شما را خشک می‌کند و شما را به داخل رینگ می‌فرستد! پس هر زمان دیگری که کسی از شما پرسید چرا کتاب می‌خوانی؟ بگویید چون از بزرگ شدن روحم ابایی ندارم. چون من انسان حریصی هستم و می‌خواهم به جای هزار نفر زندگی کنم. می‌کند! ادبیات همان مربی سختکوشی است که عرق شما را خشک می‌کند و شما را به داخل رینگ می‌فرستد! پس هر زمان دیگری که کسی از شما پرسید چرا کتاب می‌خوانی؟ بگویید چون از بزرگ شدن روحم ابایی ندارم. چون من انسان حریصی هستم و می‌خواهم به جای هزار نفر زندگی کنم. گاهی کتاب ها زیر تابلوها چیده شده، اما گاهی همه جا پخش و پلا بودند. وقتی که آدم ها را بهتر شناختم، متوجه شدم این بی‌نظمی باورنکردنی یکی از چیزهایی بود که درمورد کتابفروشی پِمبروک دوست داشتند. آن‌جا نمی آمدند که فقط کتاب بخرند،پولشان را بریزند توی صندوق، و شرشان را کم کنند. همه جا سرک می کشیدند. به این کارشان میگفتند تورق، اما بیشتر شبیه حفاری یا استخراج معدن بود. تعجب می‌کردم که با بیل به مغازه نمی آیند. با دست خالی دنبال گنج می‌گشتند. من ازدواج نمی کنم معرفی اولین کتاب را به یک داستان مستند و جذاب اختصاص دادیم . البته شاید بتوان گفت که این کتاب یک مجموعه ی داستان کوتاه با زبانی زیبا و جذاب می باشد که به بیان موضوعات مختلف خانوادگی و تاثیرات اجتماعی آن می پردازد. داستان ها و شخصیت های این کتاب زاییده تخیل نویسنده است و از لحاظ زمانی به دوران صدر اسلام باز می گردد ولی انچه که کتاب را متمایز می کند بهره گیری از روایات و احادیثی است که در زمینه ی ازدواج و مسائل مرتبط با آن از رسول اکرم صل الله علیه و آله و دیگر معصومین نقل شده است.   احادیثی که با ظرافت و بسیار هنرمندانه در متن داستان ها گنجانده شده است.   "من ازدواج نمی‌کنم" 26 داستان دارد. کتاب با اولین خواستگاری بشر آغاز می‌شود؛ جایی که حضرت آدم ابوالبشر، حضرت حوا را از خدا خواستگاری می‌کند. بقیه داستان‌ها هم درباره ازدواج است. «کبری التج» آنطور که در مقدمه کتاب توضیح داده است، ابتدا سراغ کتاب «تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث» رفته و چندین حدیث و روایت را انتخاب کرده است. بعد هم طوری که به اصل آنها خدشه‌ای وارد نشود با محوریت آن حدیث و روایت داستان‌های کوتاهی نوشته است و البته شماره حدیث‌ها را هم که در کتاب اصلی می‌توانید پیدایشان کنید آورده است؛ در برخی داستانها هم از بیش از یک حدیث استفاده شده. داستان‌هایی که به خیلی از موضوعات مبتلابه جوانان امروزی درباره ازدواج می‌پردازد. «جهیزیه»، «ملاک انتخاب همسر»، «اهمیت ازدواج»، «عدم تحمیل همسر به پسر یا دختر از سوی والدین» و مسائلی از این دست اموری هستند که بعید است هر پسر و دختر دم بختی با چند تا از آنها دست به گریبان نباشد. «من ازدواج نمی‌کنم» 110 صفحه دارد که با توجه به صفحه‌بندی دلنواز و دوست داشتنی آن، خواندنش خیلی زمان نمی‌برد. این کتاب برخلاف اسمش فقط به درد آنهایی که نمی‌خواهند ازدواج کنند، نمی‌خورد. بلکه هر جوان دم بختی از خواندنش لذت و از احادیثش منفعت خواهد برد. بنابراین رساندن این کتاب به دست این گروه سنی و حتی کسانی که کم‌کم دارند به ازدواج فکر می‌کنند حتما کار ارزشمندی خواهد بود. بخشی از کتاب فکر کنم ارزش طلاها سر به پانزده هزار دلار میزد ، سهم من بیشتر از سه برابر پس اندازم بود و وقتی که از زیرزمین نمور بیرون آمدیم و پله ها را بالا رفتیم و وارد نور شدیم دو حس همزمان به من دست داد : شادیِ یافتن چنین ثروتی و یک جور حس تهی بودن ، این که چرا بیشتر خوشحال نیستیم ؟ یا شاید ترس از اینکه خوشحالی ام زورکی یا اشتباه است . فکر کردم شاید انسان قرار نیست هیچوقت حقیقتا شاد باشد . شاید اصلا چنین چیزی در دنیا وجود ندارد .   هر انسان به کتابی مبین می ماند در جوهره اش؛ منتظر خوانده شدن. هر کدام از ما در اصل کتابی هستیم که راه می رود و نفس می‌کشد. کافی است جوهره مان را بشناسیم. فاحشه باشی یا باکره؛ افتاده باشی یا عاصی،فرقی نمی کند؛ آرزوی یافتن خدا در قلب همه ی ما، در اعماق وجودمان پنهان است. از لحظه ای که به دنیا می آییم، گوهر عشق را درونمان حمل می کنیم. آن جا می ماند به اتتظارِ کشف شدن. (“ملت عشق” اثرالیف شافاک به انتخاب: امیردهقان)   کوک چهارم کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می‌برد. کفاش با نگاهی می‌گوید این کفش سه کوک می‌خواهد و هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می‌شود سی تومان. مشتری هم قبول می‌کند. پول را می‌دهد و می‌رود تا ساعتی دیگر برگردد و كفشش را تحويل بگيرد. کفاش دست به کار می‌شود. کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام. اما با یک نگاه عمیق در میابد اگر چه کار تمام است ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می‌شود و کفش، کفش‌تر خواهد شد! از یک سو قرار مالی را گذاشته و نمی‌شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزد. او میان نفع و اخلاق، میان دل و قاعده توافق، مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده. اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده. اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون رفته اما اگر بزند صدای لبیک او، آسمان اخلاق را پر خواهد کرد. دنیا پر از فرصت‌های کوک چهارم است! ديگر شايد زمان آن رسيده بگويیم: تا چهار نشه بازی نشه! من و تو كفاش‌های دو دلی هستيم كه بايد سر فرصت‌های چهارم بحث كنيم و كوك بزنيم...   بلا را ما انتخاب نمی‌‏کنیم. بلا غالباً خودش سرزده می‌‌‌‏آید و ماهیچه‌‏های کرخت و خواب‌‏آلود تاریخ را به تحرک وا‏می‌‏دارد. بلا می‌‏آید تا تاریخ زخم بستر نگیرد. دقیقاً لحظه‏‌ای که همگان در شهری پرپیچ‌‏وخم و خاموش گم‌‏وگور شده‏‌اند و بی‌‏مقصد به دیوارهای بلند روزمرگی می‏‌خورند، فتنه‏‌ای جرقه می‌‏زند و «وقت» و هنگامه‌‏ای تجلی می‌‏کند تا چشم‏‌ها برای لحظاتی مبدأ و مقصد را ببینند و راه را از سر بگیرند. فتنه ترفند خداوند است برای ورق زدن تاریخ، برای زیرورو کردن همه چیز، از ارباب و رعیت، ظالم و مظلوم، گمراه و هدایت‏‌شده، دارا و ندار، غمگین و سرخوش، نگران و امیدوار پس تاریخ خیلی هم تنبل نیست. پدیده‏‌ها سریع‏‌تر از تصور ما رخ می‌‏دهند...» ( “ارتداد” اثر وحید یامین پور به انتخاب: صادق ذجاجی )  

نوشته چرا کتاب بخوانیم؟ اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/141.html/feed 0
اینفو گرافیک | اهم رویداد های ادوار دهگانه مجلس https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%a7%db%8c%d9%86%d9%81%d9%88-%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%da%a9-%d8%a7%d9%87%d9%85-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%af-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b1-%d8%af%d9%87%da%af%d8%a7.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%a7%db%8c%d9%86%d9%81%d9%88-%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%da%a9-%d8%a7%d9%87%d9%85-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%af-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b1-%d8%af%d9%87%da%af%d8%a7.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:10:32 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=134

مجلس اول

  • حل و فصل دوگانگی آزادی یا محاکمه گروگان‌های واقعه تسخیر لانه جاسوسی
  • انتخاب نخست‌وزیر در دوران بنی‌صدتار
  • رأی به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر

مجلس دوم

  • معرفی میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیری به مجلس و رأی نمایندگان به او
  • فصل‌الخطاب و رفع اختلافات مجلس و شورای نگهبان با تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام

مجلس سوم

  • اختصاص بودجه برای بازسازی مناطق جنگ‌زده و محرومیت‌زدایی
  • قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین
  • قانون تشدید مقابله با اقدامات تروریستی آمریکا
  • قانون قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک با دولت انگلستان، به دلیل حمایت این دولت از سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی
  • استعفای جنجالی یک نماینده و پذیرش بدون مخالف آن در صحن علنی

مجلس چهارم

  • تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره
  • تصویب قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل دولتی
  • تأمین مسکن ارزان‌قیمت برای محرومین سراسر کشور

مجلس پنجم

  • استیضاح وزیر کشور،عبدالله نوری، به دلیل عزل و نصب‌های گسترده و جناحی؛ و عدم رای اعتماد به وی
  • قتل‌های زنجیره‌ای و استعفای دری نجف‌آبادی از مقام وزارت اطلاعات
  • استیضاح عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت
  • تصویب کلیات اصلاح قانون مطبوعات و موکول شدن جزئیات طرح به مجلس ششم
  • فتنه 18 تیر78 و حادثه کوی دانشگاه تهران در پی اصلاح قانون مطبوعات

مجلس ششم

  • طرحی جدید در اصلاح قانون مطبوعات و آبستراکسیون نافرجام بیست دقیقه‌ای مجلس
  • طرح لوایح دوقلو در راستای حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان
  • پیگیری طرح رفراندوم و خروج از حاکمیت از سوی دوم خردادی‌ها با آغاز استعفای 50 نماینده مجلس
  • ارتباط جریان نفوذ مجلس ششم با آمریکا و افشای اطلاعات هسته‌ای
  • تحصن و استعفای 125 نماینده در پی ناکام ماندن تلاش آن‌ها برای حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان

مجلس هفتم

  • رأی به حقوقدانانی که در مجلس ششم رأی نگرفتند
  • طرح تثبیت قیمت‌ها و توقف روند افزایش قیمت اقلام یارانه‌ای
  • سهمیه‌بندی بنزین

مجلس هشتم

  • تصویب حقوق مادام العمر نمايندگان مجلس و لغو آن در پی فشارها و انتقادات رسانه‌ای
  • تصویب طرح وقف اموال دانشگاه آزاد
  • قانون هدفمندي يارانه‌ها و ضعف نظارتی مجلس در این زمینه
  • تصویب طرح نظارت مجلس بر نمايندگان پس از ماه‌ها سرگردانی از طریق فشار رسانه‌ها و افکار عمومی
  • طرح سوال از رئیس جمهور وقت ذیل محورهای مختلف برای اولین بار طی ادوار مختلف مجلس

مجلس نهم

  • یکشنبه سیاه مجلس در پی استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
  • شکایت مجلس از احمدی نژاد قبل از پایان رسمی دولت او
  • طرح ممنوعیت جلوگیری از بارداری
  • «نه» نمایندگان ملت به طرحی برای بریدن دست سوداگران مسکن
  • تصویب برجام در 20 دقیقه

مجلس دهم

  • مصوبه مجلس برای تعیین سقف حقوق مدیران در پس افشای فیش‌های حقوقی برخی از آن‌ها
  • لوایح 4 قلوی مربوط بهFATF
  • طرح‌های مربوط به دوتابعیتی‌ها و رد شدن آن در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس
  • تصویب لایحه الحاق ایران به كنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم(CFT)
  • طرح شفافیت آرا نمایندگان و کش و قوس‌های فراوان حول آن

نوشته اینفو گرافیک | اهم رویداد های ادوار دهگانه مجلس اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

مجلس اول
  • حل و فصل دوگانگی آزادی یا محاکمه گروگان‌های واقعه تسخیر لانه جاسوسی
  • انتخاب نخست‌وزیر در دوران بنی‌صدتار
  • رأی به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر
مجلس دوم
  • معرفی میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیری به مجلس و رأی نمایندگان به او
  • فصل‌الخطاب و رفع اختلافات مجلس و شورای نگهبان با تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام
مجلس سوم
  • اختصاص بودجه برای بازسازی مناطق جنگ‌زده و محرومیت‌زدایی
  • قانون حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین
  • قانون تشدید مقابله با اقدامات تروریستی آمریکا
  • قانون قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک با دولت انگلستان، به دلیل حمایت این دولت از سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی
  • استعفای جنجالی یک نماینده و پذیرش بدون مخالف آن در صحن علنی
مجلس چهارم
  • تصویب قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره
  • تصویب قانون ممنوعیت تصدی بیش از یک شغل دولتی
  • تأمین مسکن ارزان‌قیمت برای محرومین سراسر کشور
مجلس پنجم
  • استیضاح وزیر کشور،عبدالله نوری، به دلیل عزل و نصب‌های گسترده و جناحی؛ و عدم رای اعتماد به وی
  • قتل‌های زنجیره‌ای و استعفای دری نجف‌آبادی از مقام وزارت اطلاعات
  • استیضاح عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت
  • تصویب کلیات اصلاح قانون مطبوعات و موکول شدن جزئیات طرح به مجلس ششم
  • فتنه 18 تیر78 و حادثه کوی دانشگاه تهران در پی اصلاح قانون مطبوعات
مجلس ششم
  • طرحی جدید در اصلاح قانون مطبوعات و آبستراکسیون نافرجام بیست دقیقه‌ای مجلس
  • طرح لوایح دوقلو در راستای حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان
  • پیگیری طرح رفراندوم و خروج از حاکمیت از سوی دوم خردادی‌ها با آغاز استعفای 50 نماینده مجلس
  • ارتباط جریان نفوذ مجلس ششم با آمریکا و افشای اطلاعات هسته‌ای
  • تحصن و استعفای 125 نماینده در پی ناکام ماندن تلاش آن‌ها برای حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان
مجلس هفتم
  • رأی به حقوقدانانی که در مجلس ششم رأی نگرفتند
  • طرح تثبیت قیمت‌ها و توقف روند افزایش قیمت اقلام یارانه‌ای
  • سهمیه‌بندی بنزین
مجلس هشتم
  • تصویب حقوق مادام العمر نمايندگان مجلس و لغو آن در پی فشارها و انتقادات رسانه‌ای
  • تصویب طرح وقف اموال دانشگاه آزاد
  • قانون هدفمندي يارانه‌ها و ضعف نظارتی مجلس در این زمینه
  • تصویب طرح نظارت مجلس بر نمايندگان پس از ماه‌ها سرگردانی از طریق فشار رسانه‌ها و افکار عمومی
  • طرح سوال از رئیس جمهور وقت ذیل محورهای مختلف برای اولین بار طی ادوار مختلف مجلس
مجلس نهم
  • یکشنبه سیاه مجلس در پی استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
  • شکایت مجلس از احمدی نژاد قبل از پایان رسمی دولت او
  • طرح ممنوعیت جلوگیری از بارداری
  • «نه» نمایندگان ملت به طرحی برای بریدن دست سوداگران مسکن
  • تصویب برجام در 20 دقیقه
مجلس دهم
  • مصوبه مجلس برای تعیین سقف حقوق مدیران در پس افشای فیش‌های حقوقی برخی از آن‌ها
  • لوایح 4 قلوی مربوط بهFATF
  • طرح‌های مربوط به دوتابعیتی‌ها و رد شدن آن در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس
  • تصویب لایحه الحاق ایران به كنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم(CFT)
  • طرح شفافیت آرا نمایندگان و کش و قوس‌های فراوان حول آن

نوشته اینفو گرافیک | اهم رویداد های ادوار دهگانه مجلس اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%a7%db%8c%d9%86%d9%81%d9%88-%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%81%db%8c%da%a9-%d8%a7%d9%87%d9%85-%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%af-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b1-%d8%af%d9%87%da%af%d8%a7.html/feed 0
تحلیل قرآنی ـ روایی نکات مهم خطبه های رهبر معظم انقلاب https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%db%8c-%d9%80-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d9%87%d9%85-%d8%ae%d8%b7%d8%a8%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%87.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%db%8c-%d9%80-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d9%87%d9%85-%d8%ae%d8%b7%d8%a8%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%87.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:09:05 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=130

تحلیل قرآنی ـ روایی نکات مهم خطبه های رهبر معظم انقلاب

«علیرضا معاف» در یادداشتی در تحلیل و توضیح قرآنی و روایی و نکات مهم خطبه امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای نوشت: چرا ایام اللهی همچون تشییع شهید سلیمانی را باید دائماً برای مردم یادآوری نمود؟

 

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ.»(ابراهیم/5)

 

خداوند متعال در این آیه شریفه خطاب به جناب موسی (ع) امر میکند: ««ایام الله» را برای قومت یادآوری نما.»

 

علامه طباطبایی می‌گوید: منظور از «ایام الله»، ایامی است که بخاطر حوادث خاصی که در آن اتفاق افتاده،  امر خداوند و آیات و نشانه های بزرگی و اقتدار و سلطنت خداوند ظاهر و آشکار گردیده (ر.ک:المیزان؛ ج12، ص18)

 

ضرورت یادآوری ایام الله به مفهوم شناسی آن بازمیگردد زیرا منظور از «ایام الله» روزهای خاصی است که در آن روزها دست قدرت و عزت الهی در جامعه ظهور و بروز بیشتری داشته و همگان به عینه میبینند و لمس کردند که اتفاقی(چه نزول نعمت و یا نزول عذاب) خارج از اسباب و علل مادی افتاده است.

 

اصولاً باید گفت یکی از روش های تربیتی قرآن کریم، «تذکّر» و «یادآوری» است؛ و این روش، دقیقاً نقطه مقابل روش شیطان و جریان های شیطانی، همچون جریان نفاق است که یکی از کار ویژه هایشان را «انساء»(فراموشاندن) تعریف کرده اند: (مجادله: 19؛ انعام: 68، یوسف: 42، کهف: 63 )

 

در این میان، یکی از اموری که یاد خدا را در ذهن ها متبادر می کند، برخی حوادث عبرت آموزی است که در برخی ایام خاص در حیات یک جامعه به وقوع پیوسته است و مردم جامعه در آن ایام خاص، جلوه های رحمت یا غضب الهی را بطور ملموس، محسوس و ممسوس درک نمودند.

 

از آنجا که انسان‌ها نوعاً فراموشکار هستند، باید برخی وقایع خاص پیش‌آمده در جامعه که یاد خدا و سنت های الهی را به همراه دارد، همواره برای آنان یادآوری شود؛ چراکه این کار روحیه‌ای جدید در آنان برای ادامه مسیر ایجاد می‌نماید.

 

قرآن کریم در آیات متعددی به یادآوری ایام الله در دوران هر پیامبری می پردازد؛ و این یادآوری ها آنقدر زیاد است که گویی تعمّدهوشمندانه و اصرار حکیمانه برای بازگویی آن وجود دارد.

 

برای مثال، در آیاتی که مربوط به داستان جنگ بدر در سوره مبارکه انفال آمده است، اشاره به عنایات خاص خداوند در جنگ بدر دارد که سپاه ۳۱۳ نفره اسلام در برابر سپاه هزار نفره دشمن با قاطعیت پیروز شد.(انفال/۷، ۹، ۱۱، ۲۶)

 

یوم الله دیگر در قرآن کریم، ماجرای جنگ احزاب است: (احزاب/۹ و ۱۰)

 

همچنین یکی از مواردی که خداوند قرآن کریم اصرار به یادآوری آنها دارد، شکست های عملکردی و گفتمانی منافقان است. در یک آیه سخن منافقان و بیماردلان در جنگ بدر یادآوری می‌شود: (انفال: 46) و در آیات دیگری، سخنان و کارشکنی‌های آنان در جنگ احزاب: (احزاب: 13-12).

 

این یادآوری‌ها، علاوه بر کمک به تبیین بهتر گفتمان اسلام انقلابی، فواید متعددی دیگری هم برای عموم مردم جامعه اسلامی و هم برای خواص جامعه در پی دارد که به مبارزه با جریان نفاق کمک شایانی خواهد کرد؛ اولین فایده یادآوری ایام الله، افزایش وحدت در میان مردم است.

 

بر اساس نظر مفسران قرآن، فایده دیگر یادآوری ایام‌الله، افزایش اعتماد مردم به وعده‌های الهی، افزایش روحیه اعتماد به نفس و امید به آینده و افزایش روحیه مردم برای مقاومت در برابر سختی‌ها و در برابر دشمنان داخلی و خارجی است.

 

همچنین علاوه بر ذلت دشمنان خارجی، رسوایی منافقین و فتنه‌گران داخلی نیز باید دائماً بازگو و یادآوری شود؛ چراکه منافقین و کفار همواره از این تذکر و یادآوری واهمه دارند و از آن فرار می کنند:

 

"فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ * کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ؛  چرا آنها این‌همه از یادآوری گریزانند. همچون گورخرانى رمیده که از شیر فرار کرده‌اند!" (مدثر/۵۱-۴۹)

نوشته تحلیل قرآنی ـ روایی نکات مهم خطبه های رهبر معظم انقلاب اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

تحلیل قرآنی ـ روایی نکات مهم خطبه های رهبر معظم انقلاب «علیرضا معاف» در یادداشتی در تحلیل و توضیح قرآنی و روایی و نکات مهم خطبه امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای نوشت: چرا ایام اللهی همچون تشییع شهید سلیمانی را باید دائماً برای مردم یادآوری نمود؟   «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ.»(ابراهیم/5)   خداوند متعال در این آیه شریفه خطاب به جناب موسی (ع) امر میکند: ««ایام الله» را برای قومت یادآوری نما.»   علامه طباطبایی می‌گوید: منظور از «ایام الله»، ایامی است که بخاطر حوادث خاصی که در آن اتفاق افتاده،  امر خداوند و آیات و نشانه های بزرگی و اقتدار و سلطنت خداوند ظاهر و آشکار گردیده (ر.ک:المیزان؛ ج12، ص18)   ضرورت یادآوری ایام الله به مفهوم شناسی آن بازمیگردد زیرا منظور از «ایام الله» روزهای خاصی است که در آن روزها دست قدرت و عزت الهی در جامعه ظهور و بروز بیشتری داشته و همگان به عینه میبینند و لمس کردند که اتفاقی(چه نزول نعمت و یا نزول عذاب) خارج از اسباب و علل مادی افتاده است.   اصولاً باید گفت یکی از روش های تربیتی قرآن کریم، «تذکّر» و «یادآوری» است؛ و این روش، دقیقاً نقطه مقابل روش شیطان و جریان های شیطانی، همچون جریان نفاق است که یکی از کار ویژه هایشان را «انساء»(فراموشاندن) تعریف کرده اند: (مجادله: 19؛ انعام: 68، یوسف: 42، کهف: 63 )   در این میان، یکی از اموری که یاد خدا را در ذهن ها متبادر می کند، برخی حوادث عبرت آموزی است که در برخی ایام خاص در حیات یک جامعه به وقوع پیوسته است و مردم جامعه در آن ایام خاص، جلوه های رحمت یا غضب الهی را بطور ملموس، محسوس و ممسوس درک نمودند.   از آنجا که انسان‌ها نوعاً فراموشکار هستند، باید برخی وقایع خاص پیش‌آمده در جامعه که یاد خدا و سنت های الهی را به همراه دارد، همواره برای آنان یادآوری شود؛ چراکه این کار روحیه‌ای جدید در آنان برای ادامه مسیر ایجاد می‌نماید.   قرآن کریم در آیات متعددی به یادآوری ایام الله در دوران هر پیامبری می پردازد؛ و این یادآوری ها آنقدر زیاد است که گویی تعمّدهوشمندانه و اصرار حکیمانه برای بازگویی آن وجود دارد.   برای مثال، در آیاتی که مربوط به داستان جنگ بدر در سوره مبارکه انفال آمده است، اشاره به عنایات خاص خداوند در جنگ بدر دارد که سپاه ۳۱۳ نفره اسلام در برابر سپاه هزار نفره دشمن با قاطعیت پیروز شد.(انفال/۷، ۹، ۱۱، ۲۶)   یوم الله دیگر در قرآن کریم، ماجرای جنگ احزاب است: (احزاب/۹ و ۱۰)   همچنین یکی از مواردی که خداوند قرآن کریم اصرار به یادآوری آنها دارد، شکست های عملکردی و گفتمانی منافقان است. در یک آیه سخن منافقان و بیماردلان در جنگ بدر یادآوری می‌شود: (انفال: 46) و در آیات دیگری، سخنان و کارشکنی‌های آنان در جنگ احزاب: (احزاب: 13-12).   این یادآوری‌ها، علاوه بر کمک به تبیین بهتر گفتمان اسلام انقلابی، فواید متعددی دیگری هم برای عموم مردم جامعه اسلامی و هم برای خواص جامعه در پی دارد که به مبارزه با جریان نفاق کمک شایانی خواهد کرد؛ اولین فایده یادآوری ایام الله، افزایش وحدت در میان مردم است.   بر اساس نظر مفسران قرآن، فایده دیگر یادآوری ایام‌الله، افزایش اعتماد مردم به وعده‌های الهی، افزایش روحیه اعتماد به نفس و امید به آینده و افزایش روحیه مردم برای مقاومت در برابر سختی‌ها و در برابر دشمنان داخلی و خارجی است.   همچنین علاوه بر ذلت دشمنان خارجی، رسوایی منافقین و فتنه‌گران داخلی نیز باید دائماً بازگو و یادآوری شود؛ چراکه منافقین و کفار همواره از این تذکر و یادآوری واهمه دارند و از آن فرار می کنند:   "فَما لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ * کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ * فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ؛  چرا آنها این‌همه از یادآوری گریزانند. همچون گورخرانى رمیده که از شیر فرار کرده‌اند!" (مدثر/۵۱-۴۹)

نوشته تحلیل قرآنی ـ روایی نکات مهم خطبه های رهبر معظم انقلاب اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%aa%d8%ad%d9%84%db%8c%d9%84-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86%db%8c-%d9%80-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d9%87%d9%85-%d8%ae%d8%b7%d8%a8%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b1%d9%87.html/feed 0
داستان قهرمان ما https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:08:21 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=126

خانواده اش برای زیارت امام رضا به مشهد رفته بودند ولی در بین راه بازداشت شده بودند. پدر جعفرسالها برای ایران و نظام جمهوری اسلامی جنگیده بود و با ترک زادگاه خود وطن عقیدتی اش را برای بزرگ شدن بچه ها انتخاب کرده بود. اما از دید دستگاه های عریض و طویل کشور کسی که جانش جان خمینی و جانش ایران است به این خاک تعلق نداشت. از دید آنها فرزندان دو تابعیتی ژن های خوب به ایران تعلق داشتند ولی کسانی که جانشان را برای ایران فدا نموده اند نه ... به هر طریقی بود پدرش آزاد شد ولی قید مشهد رفتن را زدند و به تهران برگشتند. خیلی برایم تلخ بود. هرطور بود برای تشکر خودش را به من رساند جوانی برومند و متشخص رو به رویم بود که فهمیدم استاد زبان انگلیسی است. به شخصه و با افتخار میگویم من عاشق برادران افغانستانی هستم ولی شخصیت جعفر حسینی بگونه ای بود که هر آدم غیرمغرضی را به تحسین وا می داشت. طمانینه و هوش وافر در فهم مسائل او را کم کم به یکی از دوستان صمیمی ام تبدیل کرد. | بدلیل توان مدیریتی بسرعت فعالیت های فرهنگی و تربیتی عمیقی را پایه گذاری کرد با کمک حاج حسین یکتا و حمایت بنیاد کرامت رضوی با تحت پوشش قرار دادن دویست نفر از نخبگان نوجوان افغانستانی بدنبال کادرسازی برای نیروهای انقلابی آینده افغانستان بود. مجموعه فرهنگی طلوع نخبگان افغانستان را پایه گذاری کرد تا آموزش های مهارتی و رسانه ای را به جوانان افغانستانی بدهد چندین سال پیاپی با جمع آوری کمک ها، هزینه اتوبوس خادمان اربعین افغانستانی را تامین میکرد و بزرگترین موکب خادمان افغانستانی را در مرزهای ایران می زد. نامه آقابه جوانان کشورهای غربی و اروپایی، نقطه ضعف عدم تسلط زبان برخی از نیروهای انقلابی را هویدا کرد. با موتور بدنبالم آمد و گفت بیا یک کاری بکنیم. وقتی با اساتید دانشگاه ها در خصوص ضرورت سبک جدید با محتوای تبلیغی جلسه گذاشتیم گفتند دو سال وقت به همراه چند میلیارد منابع میخواهیم. اما وقتی جعفرجایی بود قفل هاباز میشد و کارهای نشدنی، شدنی میشد. گروهی از قم، از آسمان پیدا شدند و گفتند دو سال است روی محتوا کار کرده ایم چقدر روزهای شیرینی بود جعفر حسینی سبک جدیدی از آموزش زبان با محتوای تبلیغی را ظرف مدت کوتاهی با کمترین هزینه پایه گذاری کرد، سبکی در آن افراد با محوریت تبلیغ انقلاب و مهدویت آموزش زبان ببینند. اما شب قدر جعفر حسینی زمانه دیگری بود. روزی در مسجد حاج آقای خوشوقت سوالی از من پرسید که من در جوابش سخت ماندم. گفت از طرفی همه کارهایش برای اشتغال و زندگی در یک کشور اروپایی هماهنگ شده و از طرف دیگر با درخواستش برای رفتن به سوریه موافقت شده. دختر نازنین اش هم به دنیا آمده بود چند روزی گذشت پرسیدم جعفر چه میکنی؟ گفت خیلی فکر کردم دیدم اگر روزی برسد که من یک هفته مراسم حاج منصور نتوانم بروم نمی توانم زنده بمانم. من متعلق به این جبهه هستم، نمی خواهم در جبهه دیگری ولا برای یک زندگی معمولی بروم. گفت تصمیمم گرفتم نمیشود حضرت زینب برای آدم دعوتنامه بفرستد و بعد من به اروپا بروم. تصمیم خیلی سختی بود. تصمیمی که جعفر را در زمره ابرار قرار داد . روزهای زیادی نگذشت تا جعفر حسینی بدلیل لیاقت شد معاون تیپ فاطمیون همیشه روی موتور حرفهایمان را می زدیم. با اینحال که آن زمان معاون تیپ بود اما وقتی ماشین نیروی انتظامی از کنارمان رد شد گفت فلانی من از تیر و ترکش جنگ سوریه نمی ترسم اما از ماشین نیروی انتظامی میترسم. او نیز علی رغم همه ترکش هایی که خورده بود هنوز مدرکی برای اقامت در ایران نداشت. او که جانش را و خانواده اش را برای ایران فدا نموده بود و هدفش امنیت برای آنانکه میگفتند نه غزه نه لبنان بود سهم اش از زندگی در ایران ترس بود. خیابان هایی که به او و امثال او به دیده یک خارجی نگاه می کردند . همواره با گرایشات ضد ایرانی مقابله میکرد هر چند خود دل پردردی از این برخوردهای دشمن ساز داشت. در آخرین دیدارمان میگفت فلانی از خیلی ها دل سرد شدم، خیلی ها تلاش کردند که ذهنيت من را نسبت به ایران خراب کنند ولی به عشق آقا همه را تحمل میکنم . میگفت شما علوی هستید و ما فاطمی و ما نباید از هم جدا بشویم. بهترین خاطره زندگی اش دیدار باحاج قاسم سلیمانی بود و تحولی که بعد شهادت مرادش ابوحامد و فاتح برای فاطمیون بوجود آمد. خود مسئولیت صدور برگه هویت را برای رزمندگان فاطمیون به عهده گرفت و آرزویی که سالها بر دل بسایان رزمندگان بود را با دادن برگه ها برآورده کرد. دوست داشت از پتانسیل فاطمیون در ایران و من خارج از مناطق جنگی استفاده بیشتری شود.

او با راه اندازی هیات شهدای گمنام افغانستان در امام زاده عبدالله شهر ری اجتماع آنان را فراهم نمود و خیریه ای را برای کمک به خانواده های مدافعان حرم راه اندازی کرد. برادر عزیزمان جعفر حسینی در آخرین اعزام خود و در حالیکه جنگ در حال خاتمه بود به منطقه رفت و با انفجار سنگینی اثرات موج گرفتگی و ترکش های فراوان بر روی جان و تنش نقش بست. از آن زمان او بیشتر در بیمارستان بستری بود تا کنار خانواده یا جامعه. همسر صبور و دختر کوچک نازنین و پسربچه جعفر حسینی دیشب او را بعد مدتها سرحال دیدند. باهم به مهمانی رفتند و بعد به خرید رفتند. همسرش خدا را شکر میکرد که نشانه های سلامت را در همسرش می بیند.

 

وقتی پنج صبح گفتند جعفر شهید شده و تنها یک دغدغه داشتم. میدانستم او همانند بسجیان افسانه ای روزهای اول انقلاب بحث جانبازی خود را پیگیری نکرده بود و این یعنی ممکن بود نام او جز شهدا قید نشود.

نوشته داستان قهرمان ما اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

خانواده اش برای زیارت امام رضا به مشهد رفته بودند ولی در بین راه بازداشت شده بودند. پدر جعفرسالها برای ایران و نظام جمهوری اسلامی جنگیده بود و با ترک زادگاه خود وطن عقیدتی اش را برای بزرگ شدن بچه ها انتخاب کرده بود. اما از دید دستگاه های عریض و طویل کشور کسی که جانش جان خمینی و جانش ایران است به این خاک تعلق نداشت. از دید آنها فرزندان دو تابعیتی ژن های خوب به ایران تعلق داشتند ولی کسانی که جانشان را برای ایران فدا نموده اند نه ... به هر طریقی بود پدرش آزاد شد ولی قید مشهد رفتن را زدند و به تهران برگشتند. خیلی برایم تلخ بود. هرطور بود برای تشکر خودش را به من رساند جوانی برومند و متشخص رو به رویم بود که فهمیدم استاد زبان انگلیسی است. به شخصه و با افتخار میگویم من عاشق برادران افغانستانی هستم ولی شخصیت جعفر حسینی بگونه ای بود که هر آدم غیرمغرضی را به تحسین وا می داشت. طمانینه و هوش وافر در فهم مسائل او را کم کم به یکی از دوستان صمیمی ام تبدیل کرد. | بدلیل توان مدیریتی بسرعت فعالیت های فرهنگی و تربیتی عمیقی را پایه گذاری کرد با کمک حاج حسین یکتا و حمایت بنیاد کرامت رضوی با تحت پوشش قرار دادن دویست نفر از نخبگان نوجوان افغانستانی بدنبال کادرسازی برای نیروهای انقلابی آینده افغانستان بود. مجموعه فرهنگی طلوع نخبگان افغانستان را پایه گذاری کرد تا آموزش های مهارتی و رسانه ای را به جوانان افغانستانی بدهد چندین سال پیاپی با جمع آوری کمک ها، هزینه اتوبوس خادمان اربعین افغانستانی را تامین میکرد و بزرگترین موکب خادمان افغانستانی را در مرزهای ایران می زد. نامه آقابه جوانان کشورهای غربی و اروپایی، نقطه ضعف عدم تسلط زبان برخی از نیروهای انقلابی را هویدا کرد. با موتور بدنبالم آمد و گفت بیا یک کاری بکنیم. وقتی با اساتید دانشگاه ها در خصوص ضرورت سبک جدید با محتوای تبلیغی جلسه گذاشتیم گفتند دو سال وقت به همراه چند میلیارد منابع میخواهیم. اما وقتی جعفرجایی بود قفل هاباز میشد و کارهای نشدنی، شدنی میشد. گروهی از قم، از آسمان پیدا شدند و گفتند دو سال است روی محتوا کار کرده ایم چقدر روزهای شیرینی بود جعفر حسینی سبک جدیدی از آموزش زبان با محتوای تبلیغی را ظرف مدت کوتاهی با کمترین هزینه پایه گذاری کرد، سبکی در آن افراد با محوریت تبلیغ انقلاب و مهدویت آموزش زبان ببینند. اما شب قدر جعفر حسینی زمانه دیگری بود. روزی در مسجد حاج آقای خوشوقت سوالی از من پرسید که من در جوابش سخت ماندم. گفت از طرفی همه کارهایش برای اشتغال و زندگی در یک کشور اروپایی هماهنگ شده و از طرف دیگر با درخواستش برای رفتن به سوریه موافقت شده. دختر نازنین اش هم به دنیا آمده بود چند روزی گذشت پرسیدم جعفر چه میکنی؟ گفت خیلی فکر کردم دیدم اگر روزی برسد که من یک هفته مراسم حاج منصور نتوانم بروم نمی توانم زنده بمانم. من متعلق به این جبهه هستم، نمی خواهم در جبهه دیگری ولا برای یک زندگی معمولی بروم. گفت تصمیمم گرفتم نمیشود حضرت زینب برای آدم دعوتنامه بفرستد و بعد من به اروپا بروم. تصمیم خیلی سختی بود. تصمیمی که جعفر را در زمره ابرار قرار داد . روزهای زیادی نگذشت تا جعفر حسینی بدلیل لیاقت شد معاون تیپ فاطمیون همیشه روی موتور حرفهایمان را می زدیم. با اینحال که آن زمان معاون تیپ بود اما وقتی ماشین نیروی انتظامی از کنارمان رد شد گفت فلانی من از تیر و ترکش جنگ سوریه نمی ترسم اما از ماشین نیروی انتظامی میترسم. او نیز علی رغم همه ترکش هایی که خورده بود هنوز مدرکی برای اقامت در ایران نداشت. او که جانش را و خانواده اش را برای ایران فدا نموده بود و هدفش امنیت برای آنانکه میگفتند نه غزه نه لبنان بود سهم اش از زندگی در ایران ترس بود. خیابان هایی که به او و امثال او به دیده یک خارجی نگاه می کردند . همواره با گرایشات ضد ایرانی مقابله میکرد هر چند خود دل پردردی از این برخوردهای دشمن ساز داشت. در آخرین دیدارمان میگفت فلانی از خیلی ها دل سرد شدم، خیلی ها تلاش کردند که ذهنيت من را نسبت به ایران خراب کنند ولی به عشق آقا همه را تحمل میکنم . میگفت شما علوی هستید و ما فاطمی و ما نباید از هم جدا بشویم. بهترین خاطره زندگی اش دیدار باحاج قاسم سلیمانی بود و تحولی که بعد شهادت مرادش ابوحامد و فاتح برای فاطمیون بوجود آمد. خود مسئولیت صدور برگه هویت را برای رزمندگان فاطمیون به عهده گرفت و آرزویی که سالها بر دل بسایان رزمندگان بود را با دادن برگه ها برآورده کرد. دوست داشت از پتانسیل فاطمیون در ایران و من خارج از مناطق جنگی استفاده بیشتری شود. او با راه اندازی هیات شهدای گمنام افغانستان در امام زاده عبدالله شهر ری اجتماع آنان را فراهم نمود و خیریه ای را برای کمک به خانواده های مدافعان حرم راه اندازی کرد. برادر عزیزمان جعفر حسینی در آخرین اعزام خود و در حالیکه جنگ در حال خاتمه بود به منطقه رفت و با انفجار سنگینی اثرات موج گرفتگی و ترکش های فراوان بر روی جان و تنش نقش بست. از آن زمان او بیشتر در بیمارستان بستری بود تا کنار خانواده یا جامعه. همسر صبور و دختر کوچک نازنین و پسربچه جعفر حسینی دیشب او را بعد مدتها سرحال دیدند. باهم به مهمانی رفتند و بعد به خرید رفتند. همسرش خدا را شکر میکرد که نشانه های سلامت را در همسرش می بیند.   وقتی پنج صبح گفتند جعفر شهید شده و تنها یک دغدغه داشتم. میدانستم او همانند بسجیان افسانه ای روزهای اول انقلاب بحث جانبازی خود را پیگیری نکرده بود و این یعنی ممکن بود نام او جز شهدا قید نشود.

نوشته داستان قهرمان ما اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%a7.html/feed 0
لزوم شفافیت آرای نظام تقنینی https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%aa-%d8%a2%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d9%84%d8%b3.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%aa-%d8%a2%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d9%84%d8%b3.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:07:15 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=119

شفافیت آرای نمایندگان مجلس موضوعی است که در چند هفته گذشته بحث‌های فراوانی را در محافل عمومی و نخبگانی کشور به وجود آورده‌است. از زمانی که محمدجواد فتحی،‌ نماینده اصلاح‌طلب شهر تهران، برای اولین بار طرح «شفافیت آراء نمایندگان مجلس» را در آذرماه سال 1396 به مجلس ارائه داد، طرح‌های مختلفی در این رابطه ارائه شدند اما هیچ‌کدام از آن‌ها به سرانجام مطلوبی نرسیدند. موافقان و مخالفان طرح شفافیت آراء استدلال‌های مختلفی در این رابطه داشته‌اند. یکی از سوالاتی که مخالفان در رابطه با این طرح‌ها بیان می‌کنند این است که چرا تنها به شفافیت آراء نمایندگان مجلس پرداخته‌ شده و شفافیت سایر نهادهای تصمیم‌گیر کشور مدنظر قرار نگرفته است. برپایه‌ی همین پرسش، برخی از مخالفان طرح‌های گذشته، طرحی جدید با عنوان «شفافیت آرای نظام تقنینی» به مجلس ارائه کردند. این طرح تنها یک ماده واحده و یک تبصره دارد. بدون شک هر اقدامی در زمینه شفافیت آرا (چه مجلس و چه سایر نهادهای قانونی) اقدام مبارک و قابل تقدیری است. اندیشکده شفافیت برای ایران نیز از سال‌های گذشته تیمی با عنوان نظامات شورایی ایجاد کرده و به دنبال شفافیت در همه نهادهای شورایی و تقنینی کشور بوده و این موضوع برای اندیشکده از اولویت بالایی برخوردار بوده است.

البته این پرسش، پاسخ بسیار ساده‌ای دارد. نسبت مردم با نمایندگان مجلس یک نسبت مستقیم و بدون واسطه است. ما از نماینده خود مطالبه شفافیت می‌کنیم، نماینده ما نیز وظیفه دارد از سایر نهادهایی که دسترسی مردم به آن‌ها سخت‌تر و گاها صرفا از طریق مجلس شورای اسلامی میسر است مطالبه شفافیت کند. چون نسبت ما در نهادهای انتصابی یا نهادهای دیگر غیر از مجلس شورای اسلامی نسبت درجه‌ی دوم است. ما قطعا به دنبال شفافیت در همه نهادها هستیم اما در اولین سطح و رده، مجلس شورای اسلامی قرار دارد چرا که مردم بی‌واسطه با آن ارتباط دارند. علاوه بر این مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی از اختیارات بالایی برخوردار است و می‌تواند در حدود مقرر در قانون اساسی برای سایر نهاد‌ها نیز در حوزه‌ی شفافیت قانون‌گذاری انجام دهد. مجلس نقطه شروع شفافیت آراست اما قطعا نقطه پایان آن نیست!

در ادامه به بررسی بیشتر طرح‌ مذکور با رویکرد تخصصی بدون توجه به جهت‌گیری‌های سیاسی و نیت‌خوانی طراحان این طرح پرداخته‌ شده‌است.

طرح «شفافیت آرای نظام تقنینی» با اشکالات متعددی روبروست که درصورت عدم رفع آن‌ها در کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی، قطعا تصویب و اجرای آن با بن‌بست‌های زیادی روبرو خواهد‌شد. برخی از ایرادات مربوط به این طرح ایرادات شکلی و نگارشی است که در این نوشتار به آن‌ها نمی‌پردازیم اما سایر ایرادات که ماهیت حقوقی طرح را با چالش مواجه می‌کند در زیر به اختصار بیان می‌شود.

  • مشکل اول این طرح به مغایرت آن با برخی از اصول قانون اساسی از جمله اصول 108 و 112 برمی‌گردد. در اصل 108 قانون اساسی تصریح شده که آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان رهبری منحصرا توسط خود آن‌ها قابل تغییر است. همچنین اصل 112 صلاحیت انتشار مذاکرات و آراء مجمع تشخیص مصلحت نظام را در صلاحیت خود آن مجمع می‌داند.

این بدین معناست که مجلس شورای اسلامی  مطابق قانون اساسی اساسا حق ورود به آیین نامه داخلی مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را ندارد. حال آنکه در این طرح بحث شفافیت آراء نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطرح شده است. بنابراین این طرح از لحاظ قانون اساسی دارای ایراد است. درصورت برطرف نشدن این ایراد در کمیسیون آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، کلیت طرح در صحن علنی مجلس یا شورای نگهبان رد خواهد شد.

  • مشکل دوم این طرح با توجه به اصل ۶۵ قانون اساسی وجود مناقشه در حوزه‌ی کمیت ارا برای تصویب این طرح است. در اصل 65 قانون اساسی بیان شده که آیین‌نامه‌ داخلی مجلس شورای اسلامی باید به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس برسد. حال در این طرح ما با یک ماده واحده مواجه هستیم که در آن هم تغییر آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مطرح شده و هم سایر نهادها مانند شورای نگهبان، هیئت وزیران و … . اکنون سوال این‌جاست که تصویب این طرح در صحن مجلس، به رای دو سوم نمایندگان نیاز دارد یا همان رای حداکثری کافی خواهد بود. این اشکال مادامی که این طرح تنها از یک ماده واحده تشکیل شده باشد پابرجا خواهد بود لذا لازم است کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی موضوع شفافیت آراء مجلس شورای اسلامی را در ماده‌ی جداگانه‌ای اضافه کند.
  • اشکال سوم این طرح، ایجاد تکلیف قانونی برای نهادهای مختلف بدون در نظر گرفتن محل تامین منابع و اقتضائات خاص آن سازمان‌ها است. در واقع این طرح تکلیف مالایطاقی را بر دوش شوراهای شهر و روستا می‌گذارد. همانگونه که در این ماده واحده آمده، تمامی نهادهای ذکر شده می‌بایست مشروح مذاکرات خود را در سامانه‌های اینترنتی بارگذاری کنند. شاید نمایندگان محترمی که این طرح را تدوین کرده‌اند با میزان هزینه‌ راه‌اندازی سامانه‌ها و پیاده سازی مشروح مذاکرات آشنا نباشند. سوال اینجاست که مگر چه تعداد از شوراهای روستا و شهر کشور یک سامانه اینترنتی فعال دارند، چه رسد به به‌روزرسانی دائمی مشروح مذاکرات آن‌ها. هزینه پیاده کردن و تدوین مشروح مذاکرات شوراهای شهر و روستا به‌قدری برای این شوراها زیاد است که اساسا اجرای این قانون را غیرممکن می‌سازد. طبیعتا تصویب قانونی که قابلیت اجرا ندارد، امری غیرحکیمانه است.

ازطرفی با توجه به نقش موثر کمیسیون‌های مجلس شورای اسلامی در تدوین و اصلاح طرح‌ها و لوایح و همچنین فرآیند‌های نظارتی مجلس، انتشار مشروح مذاکرات و آراء این کمیسیون‌ها قطعا اولویت بالاتری نسبت به شوراهای روستا‌ها دارد. متاسفانه این اقدام که مطابق با برخی  تفاسیر از اصل 69 قانون اساسی (که برمبنای مشروح مذاکرات قانون اساسی انجام شده است) جزو وظایف مجلس شورای اسلامی‌است، که به دلیل غفلت از اهمیت آن و عدم مطالبه‌ی عمومی و هم‌چنین به بهانه‌ی هزینه‌های گزاف آن معطل مانده‌است.

  • مشکل بعدی در خصوص استثنا نکردن مشروح مذاکرات در خصوص احراز صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری است. در بسیاری مواقع، شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت‌های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی اسراری از زندگی خصوصی فرد را بررسی می‌کند که حریم شخصی و خصوصی آن فرد است و شورای نگهبان تنها به آن دلیل که شخص کاندیدای ورود به عرصه اعتماد عمومی شده است، اجازه ورود به حریم خصوصی فرد را پیدا کرده‌است. بنابراین شفافیت و انتشار عمومی این بخش از مشروح مذاکرات شورای نگهبان به لحاظ شرعی ایراد دارد. برای جلوگیری از ایراد شورای نگهبان همان‌گونه که قبلا بیان شد می‌بایست مواد و تبصره‌های مختلفی به این طرح اضافه گردد.
  • نهایتا به‌نظر می‌رسد این طرح بیشتر به یک سیاست کلی شبیه هست تا یک پیش نویسی که قرار است به قانون تبدیل شود، چرا که قانون باید جزئیاتی داشته باشد، اقتضائات اجرا را برای هر نهاد در نظر بگیرد و در مورد آن موادی را به تصویب برساند، مسئولیت اجرا را در هر نهاد مشخص کند و علاوه بر زمان بندی منطقی، جرم انگاری صحیحی در مورد عدم اجرای آن در نظر گیرد. علاوه بر این‌ها آرائی که در آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی صراحتا به مخفی بودن آن‌ها تاکید شده است، در این متن مورد اشاره قرار نگرفته‌اند، بلکه هیچ امکانی برای مخفی کردن برخی آراء لحاظ نشده است. این آراء، ماهیتا جزو آراء حساسی هستند که می‌توانند به تشخیص نمایندگان مخفی بمانند.

نهایتا باید گفت، درصورت عدم اصلاح ایرادات فوق این طرح قطعا به تصویب نهایی نخواهد رسید.

 

 

نوشته لزوم شفافیت آرای نظام تقنینی اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

شفافیت آرای نمایندگان مجلس موضوعی است که در چند هفته گذشته بحث‌های فراوانی را در محافل عمومی و نخبگانی کشور به وجود آورده‌است. از زمانی که محمدجواد فتحی،‌ نماینده اصلاح‌طلب شهر تهران، برای اولین بار طرح «شفافیت آراء نمایندگان مجلس» را در آذرماه سال 1396 به مجلس ارائه داد، طرح‌های مختلفی در این رابطه ارائه شدند اما هیچ‌کدام از آن‌ها به سرانجام مطلوبی نرسیدند. موافقان و مخالفان طرح شفافیت آراء استدلال‌های مختلفی در این رابطه داشته‌اند. یکی از سوالاتی که مخالفان در رابطه با این طرح‌ها بیان می‌کنند این است که چرا تنها به شفافیت آراء نمایندگان مجلس پرداخته‌ شده و شفافیت سایر نهادهای تصمیم‌گیر کشور مدنظر قرار نگرفته است. برپایه‌ی همین پرسش، برخی از مخالفان طرح‌های گذشته، طرحی جدید با عنوان «شفافیت آرای نظام تقنینی» به مجلس ارائه کردند. این طرح تنها یک ماده واحده و یک تبصره دارد. بدون شک هر اقدامی در زمینه شفافیت آرا (چه مجلس و چه سایر نهادهای قانونی) اقدام مبارک و قابل تقدیری است. اندیشکده شفافیت برای ایران نیز از سال‌های گذشته تیمی با عنوان نظامات شورایی ایجاد کرده و به دنبال شفافیت در همه نهادهای شورایی و تقنینی کشور بوده و این موضوع برای اندیشکده از اولویت بالایی برخوردار بوده است. البته این پرسش، پاسخ بسیار ساده‌ای دارد. نسبت مردم با نمایندگان مجلس یک نسبت مستقیم و بدون واسطه است. ما از نماینده خود مطالبه شفافیت می‌کنیم، نماینده ما نیز وظیفه دارد از سایر نهادهایی که دسترسی مردم به آن‌ها سخت‌تر و گاها صرفا از طریق مجلس شورای اسلامی میسر است مطالبه شفافیت کند. چون نسبت ما در نهادهای انتصابی یا نهادهای دیگر غیر از مجلس شورای اسلامی نسبت درجه‌ی دوم است. ما قطعا به دنبال شفافیت در همه نهادها هستیم اما در اولین سطح و رده، مجلس شورای اسلامی قرار دارد چرا که مردم بی‌واسطه با آن ارتباط دارند. علاوه بر این مجلس شورای اسلامی در قانون اساسی از اختیارات بالایی برخوردار است و می‌تواند در حدود مقرر در قانون اساسی برای سایر نهاد‌ها نیز در حوزه‌ی شفافیت قانون‌گذاری انجام دهد. مجلس نقطه شروع شفافیت آراست اما قطعا نقطه پایان آن نیست! در ادامه به بررسی بیشتر طرح‌ مذکور با رویکرد تخصصی بدون توجه به جهت‌گیری‌های سیاسی و نیت‌خوانی طراحان این طرح پرداخته‌ شده‌است. طرح «شفافیت آرای نظام تقنینی» با اشکالات متعددی روبروست که درصورت عدم رفع آن‌ها در کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی، قطعا تصویب و اجرای آن با بن‌بست‌های زیادی روبرو خواهد‌شد. برخی از ایرادات مربوط به این طرح ایرادات شکلی و نگارشی است که در این نوشتار به آن‌ها نمی‌پردازیم اما سایر ایرادات که ماهیت حقوقی طرح را با چالش مواجه می‌کند در زیر به اختصار بیان می‌شود.
  • مشکل اول این طرح به مغایرت آن با برخی از اصول قانون اساسی از جمله اصول 108 و 112 برمی‌گردد. در اصل 108 قانون اساسی تصریح شده که آیین‌نامه داخلی مجلس خبرگان رهبری منحصرا توسط خود آن‌ها قابل تغییر است. همچنین اصل 112 صلاحیت انتشار مذاکرات و آراء مجمع تشخیص مصلحت نظام را در صلاحیت خود آن مجمع می‌داند.
این بدین معناست که مجلس شورای اسلامی  مطابق قانون اساسی اساسا حق ورود به آیین نامه داخلی مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را ندارد. حال آنکه در این طرح بحث شفافیت آراء نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطرح شده است. بنابراین این طرح از لحاظ قانون اساسی دارای ایراد است. درصورت برطرف نشدن این ایراد در کمیسیون آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، کلیت طرح در صحن علنی مجلس یا شورای نگهبان رد خواهد شد.
  • مشکل دوم این طرح با توجه به اصل ۶۵ قانون اساسی وجود مناقشه در حوزه‌ی کمیت ارا برای تصویب این طرح است. در اصل 65 قانون اساسی بیان شده که آیین‌نامه‌ داخلی مجلس شورای اسلامی باید به تصویب دو سوم نمایندگان مجلس برسد. حال در این طرح ما با یک ماده واحده مواجه هستیم که در آن هم تغییر آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی مطرح شده و هم سایر نهادها مانند شورای نگهبان، هیئت وزیران و … . اکنون سوال این‌جاست که تصویب این طرح در صحن مجلس، به رای دو سوم نمایندگان نیاز دارد یا همان رای حداکثری کافی خواهد بود. این اشکال مادامی که این طرح تنها از یک ماده واحده تشکیل شده باشد پابرجا خواهد بود لذا لازم است کمیسیون تدوین آیین‌نامه داخلی موضوع شفافیت آراء مجلس شورای اسلامی را در ماده‌ی جداگانه‌ای اضافه کند.
  • اشکال سوم این طرح، ایجاد تکلیف قانونی برای نهادهای مختلف بدون در نظر گرفتن محل تامین منابع و اقتضائات خاص آن سازمان‌ها است. در واقع این طرح تکلیف مالایطاقی را بر دوش شوراهای شهر و روستا می‌گذارد. همانگونه که در این ماده واحده آمده، تمامی نهادهای ذکر شده می‌بایست مشروح مذاکرات خود را در سامانه‌های اینترنتی بارگذاری کنند. شاید نمایندگان محترمی که این طرح را تدوین کرده‌اند با میزان هزینه‌ راه‌اندازی سامانه‌ها و پیاده سازی مشروح مذاکرات آشنا نباشند. سوال اینجاست که مگر چه تعداد از شوراهای روستا و شهر کشور یک سامانه اینترنتی فعال دارند، چه رسد به به‌روزرسانی دائمی مشروح مذاکرات آن‌ها. هزینه پیاده کردن و تدوین مشروح مذاکرات شوراهای شهر و روستا به‌قدری برای این شوراها زیاد است که اساسا اجرای این قانون را غیرممکن می‌سازد. طبیعتا تصویب قانونی که قابلیت اجرا ندارد، امری غیرحکیمانه است.
ازطرفی با توجه به نقش موثر کمیسیون‌های مجلس شورای اسلامی در تدوین و اصلاح طرح‌ها و لوایح و همچنین فرآیند‌های نظارتی مجلس، انتشار مشروح مذاکرات و آراء این کمیسیون‌ها قطعا اولویت بالاتری نسبت به شوراهای روستا‌ها دارد. متاسفانه این اقدام که مطابق با برخی  تفاسیر از اصل 69 قانون اساسی (که برمبنای مشروح مذاکرات قانون اساسی انجام شده است) جزو وظایف مجلس شورای اسلامی‌است، که به دلیل غفلت از اهمیت آن و عدم مطالبه‌ی عمومی و هم‌چنین به بهانه‌ی هزینه‌های گزاف آن معطل مانده‌است.
  • مشکل بعدی در خصوص استثنا نکردن مشروح مذاکرات در خصوص احراز صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری است. در بسیاری مواقع، شورای نگهبان در مورد احراز صلاحیت‌های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی اسراری از زندگی خصوصی فرد را بررسی می‌کند که حریم شخصی و خصوصی آن فرد است و شورای نگهبان تنها به آن دلیل که شخص کاندیدای ورود به عرصه اعتماد عمومی شده است، اجازه ورود به حریم خصوصی فرد را پیدا کرده‌است. بنابراین شفافیت و انتشار عمومی این بخش از مشروح مذاکرات شورای نگهبان به لحاظ شرعی ایراد دارد. برای جلوگیری از ایراد شورای نگهبان همان‌گونه که قبلا بیان شد می‌بایست مواد و تبصره‌های مختلفی به این طرح اضافه گردد.
  • نهایتا به‌نظر می‌رسد این طرح بیشتر به یک سیاست کلی شبیه هست تا یک پیش نویسی که قرار است به قانون تبدیل شود، چرا که قانون باید جزئیاتی داشته باشد، اقتضائات اجرا را برای هر نهاد در نظر بگیرد و در مورد آن موادی را به تصویب برساند، مسئولیت اجرا را در هر نهاد مشخص کند و علاوه بر زمان بندی منطقی، جرم انگاری صحیحی در مورد عدم اجرای آن در نظر گیرد. علاوه بر این‌ها آرائی که در آیین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی صراحتا به مخفی بودن آن‌ها تاکید شده است، در این متن مورد اشاره قرار نگرفته‌اند، بلکه هیچ امکانی برای مخفی کردن برخی آراء لحاظ نشده است. این آراء، ماهیتا جزو آراء حساسی هستند که می‌توانند به تشخیص نمایندگان مخفی بمانند.
نهایتا باید گفت، درصورت عدم اصلاح ایرادات فوق این طرح قطعا به تصویب نهایی نخواهد رسید.    

نوشته لزوم شفافیت آرای نظام تقنینی اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d8%b7%d8%b1%d8%ad-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%81%db%8c%d8%aa-%d8%a2%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d9%84%d8%b3.html/feed 0
مبارزه بر سر موازنه https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%a8%d8%b1-%d8%b3%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%a7%d8%b2%d9%86%d9%87.html https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%a8%d8%b1-%d8%b3%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%a7%d8%b2%d9%86%d9%87.html#respond Sat, 08 Feb 2020 11:06:11 +0000 http://harfeno.toluehagh.ir/?p=116

طرح مسئله

در فضای آنارشیک نظام بین‌الملل مهمترین اصل برای هر دولتی؛ حفظ امنیت است. چه اینکه امنیت اصلی‌ترین پیش‌نیاز پیشرفت جامعه است. بر این مبنا در دانش سیاست بین‌الملل و همچنین در فضای سیاسی کشور ما همواره مناظره‌ای در جریان بوده است که کالای امنیت را چگونه باید بدست آورد؟ توجه به گزاره‌های تحلیلی در این مناظرات، می‌تواند گویای واقعیت‌های موجود دوران پسابرجام و همچنین راه‌حل‌های مطلوب برای برون‌رفت از بحران‌های سیاست خارجی کشور در حوزه پرونده هسته‌ای، مسائل منطقه‌ای و ... باشد.

 

نولیبرالیسم ایرانی؛ همکاری و مذاکره

نو لیبرال‌های وطنی در قامت دولتمردی یازدهم و دوازدهم، بر این مسئله تأکید دارند که؛ امنیت کالایی همگانی است که می‌توان از طریق مشارکت آن را کسب کرد، به‌گونه‌ای که یک بازی «برد-برد» برای طرفین اتفاق بیافتد. بر این مبنا ایران در میز مذاکرات هسته‌ای؛ «شفافیت» و «محدودیت» را عرضه کرد و متقابلاً «رفع تمامی تحریم‌های مالی و اقتصادی را به شکل بالمره» تقاضا نمود. «برجام» که متولد شد، والدین ایرانی با درکی لیبرالی از عرصه بین‌المللی، آن را «الگویی موفق» و «آفتابی تابان» قلمداد کرده و آنرا در حل سایر منازعات بین‌المللی ریزودرشت به دیگر کشورها توصیه می‌کردند. در روزهای بهار برجامی این گمانه را با خوشحالی می‌زدند که؛ «می‌توان الگوی برجام را با برجام های 2 و 3 مجدداً تکرار کرد».

پرسش اصلی نولیبرال ها؛ چگونه برجام را تکرار کنیم؟

مبتنی بر الگوی لیبرالیسم، برای اینکه دستیابی به کالای امنیت تضمین شود، بایستی وارد «وابستگی متقابل اقتصادی» شد. بر این مبنا دولت اعتدال از ابتدای برجام به نحو آشکاری وارد این فرایند شد که با جذب سرمایه‌گذاری خارجی به‌ویژه در حوزه نفت با ورود «توتال» و «شل» و ... می‌توان غرب را بر سفره اقتصادی پهن‌شده نمک‌گیر کرد. هرچند آنچه درنهایت حاصل شد را می‌توان با مثال سرمایه‌گذاری و ساخت کارخانه سیگار با سرمایه‌گذاری انگلستان به‌روشنی دید. البته این تجربه پیش‌تر در دوران دولت سازندگی نیز وجود داشت. در جاییکه ایران میدان نفتی سیری را به شرکت «کنکو» آمریکایی ارائه نمود، تا با ایجاد دسترسی به نفت ایران برای آمریکایی، تنش‌زدایی را به ارمغان بیاورد. اما «از قضا سرانگبین صفرا فزود» و نه‌تنها تنش‌زدایی حاصل نشد، بلکه آمریکا با تحريم‌هاي همه‌جانبه اقتصادی موسوم به «داماتو» حتی برای سرمایه‌گذاری سایر کشورهای غربی در ایران نیز مانع ایجاد نموده و در همین دوران نیز برای نخستین بار واژه «یاغی» در توصیف ایران در مواضع سیاست خارجی آمریکا بکار رفت.

بحران در برجام؛ غربی‌ها لیبرال نیستند!

برخلاف درک مبتنی بر لیبرالیسم از سوی نولیبرال های ایرانی، اما در طرف غرب نه لیبرالیسم، بلکه «رئالیسم» منطق رفتاری آنها را شکل می‌داد. به همین دلیل در دوران پسابرجام چه مقطع حضور «اوباما» در کاخ سفید و چه پس‌ازآن با آمدن «ترامپ»، همچنان فشار بر ایران حفظ شد. طرف غربی به‌خوبی می‌دانست برجام توافقی است که بر مبنای برد-برد حاصل نشده، بلکه برجام نتیجه «موازنه قدرت» بوده که آمریکا را وادار به پذیرش ولو تلویحی حقوق صلح‌آمیز هسته‌ای ایران نمود. همچنان که «اوباما» از عدم توانمندی خود گفته بود که در غیر این صورت «پیچ‌مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران» را نیز باز می‌کرد.

غرب از فردای 14 ژوئیه 2015م با منطق رئالیستی قدرت کوشید تا موازنه را علیه ایران برهم بزند. در حالیکه دولتمردان ایرانی با منطق لیبرالی در فکر فتح قله‌های جدیدتر برجامی بودند. لذا آنچه بر سر برجام آمد (خروج رسمی آمریکا و عدم اجرای تعهدات اروپا به شکل حداکثری)، نتیجه غیرواقع بینی ترامپ نیست. (آنچنان که مسئولان دیپلماسی کشور می‌گویند) آنچه بر سر برجام رفت، محصول این بود که؛ دولتمردان ایرانی عرصه سیاست بین‌الملل را از دریچه خوش‌بینی لیبرال می‌نگریستند. در حالیکه منطق سیاست بین‌الملل، حداقل در آنجا که مربوط به روابط غرب با دیگران می‌شود، نه لیبرالی بلکه کاملاً رئالیستی است.

پسابرجام؛ آغاز فشار حداکثری

با توجه به منطق رئالیستی مورد اشاره، در آمریکا هیچگاه بر سر برجام اختلاف بنیادینی وجود نداشته است. از منظر آنها برجام دریچه‌ای برای فشار بیشتر به ایران و تحمیل بیشتر خواسته‌هاست، بدون اینکه قرار باشد «رفع بالمره تحریم‌های مالی و اقتصادی» حادث شود. تفاوت فقط در این بود که اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران را آیا باید با خروج از برجام صورت داد؟ یا اینکه در برجام ماند و به بهانه‌های دیگر تحریم‌ها را اعمال کرد؟ واضح است که ترامپ راه نخست را انتخاب کرد. چرا که از منظر او موازنه آنچنان به زیان ایران تغییر کرده است که این کشور «جز درخواست‌های بی‌نتیجه از اروپایی‌ها هیچ بدیل دیگری در اختیار ندارد» آنهم در حالیکه «نظاره‌گر اقتصاد در حال فروپاشی خود است».

در ادراک کاخ سفید؛ ایران راهی ندارد جز اینکه شروط 12 گانه «مایک پمپئو» را به شکل یکطرفه، بدون دریافت ما به ازای مشخص و حتی بدون اینکه آمریکا درباره چشم‌انداز آتی وعده‌ای بدهد، بپذیرد. البته برآورد کاخ سفید خیلی هم بیراه نبوده است، چراکه در مقابل «ترامپ» رئالیست با شیوه کنشگری دیوانه، «روحانی» به‌مثابه یک لیبرال کلاسیک قرار داشت. شاید به همین دلیل ترامپ که تأکید داشت که «آنها حتماً تماس می‌گیرند».

گفتمان مقاومت؛ موازنه و مذاکره

در مناظره موجود در سپهر سیاست خارجی ایران، طرف دیگری نیز وجود دارد که می‌توان از آن به «مقاومت گرایی» یاد نمود. این جریان که پیشتر از سوی گفتمان اعتدالی حاکم متهم به «انقلابی گری غیرعاقلانه» می‌شد، اما از منظر مقاومت، مذاکره آنگاه می‌تواند مطلوب باشد که درنتیجه موازنه قدرت حاصل‌شده و بر اثر مذاکره، موازنه برهم نخورد. ایرادی که از ابتدا نیز به برجام وارد بود. با اتخاذ راهبرد فشار حداکثری آمریکا، اولین چیزی که بی‌اعتبار شد گفتمان لیبرال در کشور بود، گفتمانی که نتوانسته بود درکی مطابق واقع از تحولات سیاست بین‌الملل بدست دهد.

گام اول؛ نه جنگ، نه مذاکره

در گفتمان مقاومت ابتدا «نه جنگ و نه مذاکره» مفهوم‌سازی گردید بدین معنا که برای مذاکره باید «کالایی» برای معامله بوده و مهمتر از آن باید «خریداری» هم باشد تا «معامله» سر بگیرد! در حالیکه ایران به‌واسطه تغییر شدید توازن به زیانش دیگر «کالایی» برای فروش ندارد، اما مهمتر این است که آمریکا هم فعلاً در پی معامله و مذاکره نیست، بلکه اصولاً «تسلیم» را دنبال می‌کند. همچنین بجای مدام از احتمال «جنگ» سخن گفتن و معطل کردن کشور برای مذاکره‌ای بایستی به «اصلاح داخلی» اندیشید.

ایران با این منطق «نه جنگ نه مذاکره»، تندباد آمریکا در بالا بردن فضای جنگی با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی (FTO) را پشت سر گذاشت. پس‌ازآن نیز رهبری معظم انقلاب در سخنانشان با «آبه شینزو» نخست‌وزیر ژاپن، عدم مذاکره را به «بدعهدی» آمریکا ارجاع داده تا «نه مذاکره» را نیز نشان دهند. اما به‌سرعت این پرسش نیز مطرح شد «حالا که جنگ نشد، مذاکره هم نمی‌کنیم، پس چه باید کرد؟» گفتمان مقاومت در اینجا به‌واسطه نگرش واقع‌گرایانه، با همان منطقی بازی خواهد کرد که دشمن بازی خود را سامان داده است؛ منطق قدرت.

گام دوم؛ بازگرداندن موازنه در اضطرار

منطق قدرت می‌گوید؛ هنگامی‌که ترامپ به‌عنوان طرف پیروز ماجرا منتظر نشسته است تا «اضطرار»، ایران را به‌سوی توافق با او بکشاند: «من کلی وقت دارم. ولی آنها کشوری دارند که درگیر آشفتگی اقتصادی است.» باید در مقابل برای او نیز دست‌کم به همان میزان «اضطرار» ایجاد شود. عزم ایران در مقابله با دزدی دریایی انگلستان با توقیف نفت‌کش در تنگه هرمز، هدف قرار دادن پهپاد متجاوز آمریکایی و گام‌های کاهش تعهدات برجامی همگی حرکت به‌سوی ایجاد «توازن در اضطرار» از طریق «تنوع در پاسخ» بودند. ثبات در بازار ارز علیرغم حجم بالای تنش‌های خارجی و اقدامات قوه قضائیه در مبارزه با فساد و ... نیز همگی، به‌مثابه تنوع‌بخشی به پاسخ‌های ایران به فشارهای آمریکا بوده است.

برای یک مذاکره موفق، زمان مناسب، هنگامی خواهد بود که ایران تحت شرایط اضطرار اقتصاد داخلی و درحالی‌که لیبرال‌های دولتی مدام پیام ضعف مخابره می‌کنند، پشت میز مذاکره ننشیند. دست‌کم میان اضطرار ایران با اضطرار آمریکا (به‌واسطه احیای توان هسته‌ای ایران و یا موازنه منطقه‌ای و ...) موازنه‌ای وجود داشته باشد. پس از هدف قرار گرفته شدن «آرامکو» توسط مقاومت یمن، وضعیت برای آمریکا دشوارتر شد به‌ویژه این نظریه مشهور بود که میگفت؛ «همه گزینهها روی میز است» بی‌اعتبار گردید. به همین سبب ایران آنچنان که «اندیشکده بروکینگز» می‌نویسد: «این پیام را مخابره کرد که توانایی ضربه متقابل را دارد، و طرف مقابل چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد، پس فقط دیپلماسی از موضع برابر قابل‌پذیرش است.»

گام سوم؛ اراده معطوف به قدرت و تعیین قواعد بازی

بحران سازی در عراق و لبنان تلاش‌های ناشی از تلاش آمریکا برای بی‌نظمی منطقه‌ای بود. تلاشی که راهبرد فشار حداکثری را با شهادت «سردار سلیمانی» وارد مرحله جدیدی نمود. این اقدام بر اساس این ادراک صورت گرفت که؛ «ایران پس از سلیمانی، حالا دیگر مجبور به مذاکره خواهد شد» به‌ویژه اینکه آمریکا این بار تمام‌قد خود را مهیای جنگ نشان می‌داد و ایران در این صحنه دشوار چه باید می‌کرد؟

در اینجا اهمیت منطق واقع‌گرایی با تأکید بر «بیشینه‌سازی قدرت» خود را آشکار می‌کند. تصمیم ایران برای حمله مشکی به پایگاه «عین الاسد» بر همین مبنا اتخاذ شد، تصمیمی فراتر از انتقام شهادت سردار سلیمانی. تصمیمی که نشان می‌داد ایران نه‌تنها اراده و ظرفیت پاسخ به دشمنی آمریکا را دارد، بلکه این ایران است که «قواعد بازی» را تعریف می‌کند. موج میلیونی مردمی در پاسداشت شهدا مقاومت نیز شاخص دیگری بود که نشان می‌داد؛ ناموازنه پیشین تغییر کرده است.

جمع‌بندی؛ راهبرد قوی شدن

ایران به‌خوبی دریافته است که در پسابرجام، دلجویی از آمریکا با پذیرش خواسته‌های 12گانه «پمپئو» راه صحیحی نیست، چه اینکه به قول «هانس مورگنتا»؛ «مصالحه همیشه به نفع دولت بزرگتر خواهد بود.» بلکه در مواجهه با یک هژمون تهاجمی مانند آمریکا بایستی اتکای به خود، توسعه نفوذ و بیشینه‌سازی قدرت در قالب «موازنه قوا» و یا آنچنان که در «واقع‌گرایی نوکلاسیک» تبیین می‌کند؛ «موازنه تهدید»، خود را ایمن کرد.

بی‌تردید در این راهبرد، ایران با روند سه‌گام تشریح شده در یکسال اخیر قواعد بازی و موازنه با آمریکا را دچار تحول اساسی نموده است. آنچه حائز اهمیت است اینکه ایران با عبور از دوران نگرش لیبرال، جهت‌گیری واقع‌گرایانه را در سیاست خارجی خود پی گرفته است تا ناموازنه پسابرجامی را جبران کند. هرچند شهادت سردار سلیمانی در محصول این ناموازنه و خسرانی برای کشور بود، اما پاسخ موشکی، اساساً طراز قدرت ایران را دچار تحول نمود.

کوشش برای تغییر ناموازنه پسابرجامی منحصر به سیاست خارجی نمی‌شود، بلکه تنوع پاسخ بایستی به حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داخل کشور نیز کشیده شود. چه اینکه مقابله با اثربخشی تحریم‌های آمریکایی که «مردم» را هدف گرفته است، بایستی ناظر به حل مشکلات مردم در سطح داخلی نیز تعریف گردد. این موضوعی است  که رهبری معظم انقلاب از آن به راهبرد «قوی شدن» یاد نموده‌اند.

 

 

نوشته مبارزه بر سر موازنه اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>

طرح مسئله در فضای آنارشیک نظام بین‌الملل مهمترین اصل برای هر دولتی؛ حفظ امنیت است. چه اینکه امنیت اصلی‌ترین پیش‌نیاز پیشرفت جامعه است. بر این مبنا در دانش سیاست بین‌الملل و همچنین در فضای سیاسی کشور ما همواره مناظره‌ای در جریان بوده است که کالای امنیت را چگونه باید بدست آورد؟ توجه به گزاره‌های تحلیلی در این مناظرات، می‌تواند گویای واقعیت‌های موجود دوران پسابرجام و همچنین راه‌حل‌های مطلوب برای برون‌رفت از بحران‌های سیاست خارجی کشور در حوزه پرونده هسته‌ای، مسائل منطقه‌ای و ... باشد.   نولیبرالیسم ایرانی؛ همکاری و مذاکره نو لیبرال‌های وطنی در قامت دولتمردی یازدهم و دوازدهم، بر این مسئله تأکید دارند که؛ امنیت کالایی همگانی است که می‌توان از طریق مشارکت آن را کسب کرد، به‌گونه‌ای که یک بازی «برد-برد» برای طرفین اتفاق بیافتد. بر این مبنا ایران در میز مذاکرات هسته‌ای؛ «شفافیت» و «محدودیت» را عرضه کرد و متقابلاً «رفع تمامی تحریم‌های مالی و اقتصادی را به شکل بالمره» تقاضا نمود. «برجام» که متولد شد، والدین ایرانی با درکی لیبرالی از عرصه بین‌المللی، آن را «الگویی موفق» و «آفتابی تابان» قلمداد کرده و آنرا در حل سایر منازعات بین‌المللی ریزودرشت به دیگر کشورها توصیه می‌کردند. در روزهای بهار برجامی این گمانه را با خوشحالی می‌زدند که؛ «می‌توان الگوی برجام را با برجام های 2 و 3 مجدداً تکرار کرد». پرسش اصلی نولیبرال ها؛ چگونه برجام را تکرار کنیم؟ مبتنی بر الگوی لیبرالیسم، برای اینکه دستیابی به کالای امنیت تضمین شود، بایستی وارد «وابستگی متقابل اقتصادی» شد. بر این مبنا دولت اعتدال از ابتدای برجام به نحو آشکاری وارد این فرایند شد که با جذب سرمایه‌گذاری خارجی به‌ویژه در حوزه نفت با ورود «توتال» و «شل» و ... می‌توان غرب را بر سفره اقتصادی پهن‌شده نمک‌گیر کرد. هرچند آنچه درنهایت حاصل شد را می‌توان با مثال سرمایه‌گذاری و ساخت کارخانه سیگار با سرمایه‌گذاری انگلستان به‌روشنی دید. البته این تجربه پیش‌تر در دوران دولت سازندگی نیز وجود داشت. در جاییکه ایران میدان نفتی سیری را به شرکت «کنکو» آمریکایی ارائه نمود، تا با ایجاد دسترسی به نفت ایران برای آمریکایی، تنش‌زدایی را به ارمغان بیاورد. اما «از قضا سرانگبین صفرا فزود» و نه‌تنها تنش‌زدایی حاصل نشد، بلکه آمریکا با تحريم‌هاي همه‌جانبه اقتصادی موسوم به «داماتو» حتی برای سرمایه‌گذاری سایر کشورهای غربی در ایران نیز مانع ایجاد نموده و در همین دوران نیز برای نخستین بار واژه «یاغی» در توصیف ایران در مواضع سیاست خارجی آمریکا بکار رفت. بحران در برجام؛ غربی‌ها لیبرال نیستند! برخلاف درک مبتنی بر لیبرالیسم از سوی نولیبرال های ایرانی، اما در طرف غرب نه لیبرالیسم، بلکه «رئالیسم» منطق رفتاری آنها را شکل می‌داد. به همین دلیل در دوران پسابرجام چه مقطع حضور «اوباما» در کاخ سفید و چه پس‌ازآن با آمدن «ترامپ»، همچنان فشار بر ایران حفظ شد. طرف غربی به‌خوبی می‌دانست برجام توافقی است که بر مبنای برد-برد حاصل نشده، بلکه برجام نتیجه «موازنه قدرت» بوده که آمریکا را وادار به پذیرش ولو تلویحی حقوق صلح‌آمیز هسته‌ای ایران نمود. همچنان که «اوباما» از عدم توانمندی خود گفته بود که در غیر این صورت «پیچ‌مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران» را نیز باز می‌کرد. غرب از فردای 14 ژوئیه 2015م با منطق رئالیستی قدرت کوشید تا موازنه را علیه ایران برهم بزند. در حالیکه دولتمردان ایرانی با منطق لیبرالی در فکر فتح قله‌های جدیدتر برجامی بودند. لذا آنچه بر سر برجام آمد (خروج رسمی آمریکا و عدم اجرای تعهدات اروپا به شکل حداکثری)، نتیجه غیرواقع بینی ترامپ نیست. (آنچنان که مسئولان دیپلماسی کشور می‌گویند) آنچه بر سر برجام رفت، محصول این بود که؛ دولتمردان ایرانی عرصه سیاست بین‌الملل را از دریچه خوش‌بینی لیبرال می‌نگریستند. در حالیکه منطق سیاست بین‌الملل، حداقل در آنجا که مربوط به روابط غرب با دیگران می‌شود، نه لیبرالی بلکه کاملاً رئالیستی است. پسابرجام؛ آغاز فشار حداکثری با توجه به منطق رئالیستی مورد اشاره، در آمریکا هیچگاه بر سر برجام اختلاف بنیادینی وجود نداشته است. از منظر آنها برجام دریچه‌ای برای فشار بیشتر به ایران و تحمیل بیشتر خواسته‌هاست، بدون اینکه قرار باشد «رفع بالمره تحریم‌های مالی و اقتصادی» حادث شود. تفاوت فقط در این بود که اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران را آیا باید با خروج از برجام صورت داد؟ یا اینکه در برجام ماند و به بهانه‌های دیگر تحریم‌ها را اعمال کرد؟ واضح است که ترامپ راه نخست را انتخاب کرد. چرا که از منظر او موازنه آنچنان به زیان ایران تغییر کرده است که این کشور «جز درخواست‌های بی‌نتیجه از اروپایی‌ها هیچ بدیل دیگری در اختیار ندارد» آنهم در حالیکه «نظاره‌گر اقتصاد در حال فروپاشی خود است». در ادراک کاخ سفید؛ ایران راهی ندارد جز اینکه شروط 12 گانه «مایک پمپئو» را به شکل یکطرفه، بدون دریافت ما به ازای مشخص و حتی بدون اینکه آمریکا درباره چشم‌انداز آتی وعده‌ای بدهد، بپذیرد. البته برآورد کاخ سفید خیلی هم بیراه نبوده است، چراکه در مقابل «ترامپ» رئالیست با شیوه کنشگری دیوانه، «روحانی» به‌مثابه یک لیبرال کلاسیک قرار داشت. شاید به همین دلیل ترامپ که تأکید داشت که «آنها حتماً تماس می‌گیرند». گفتمان مقاومت؛ موازنه و مذاکره در مناظره موجود در سپهر سیاست خارجی ایران، طرف دیگری نیز وجود دارد که می‌توان از آن به «مقاومت گرایی» یاد نمود. این جریان که پیشتر از سوی گفتمان اعتدالی حاکم متهم به «انقلابی گری غیرعاقلانه» می‌شد، اما از منظر مقاومت، مذاکره آنگاه می‌تواند مطلوب باشد که درنتیجه موازنه قدرت حاصل‌شده و بر اثر مذاکره، موازنه برهم نخورد. ایرادی که از ابتدا نیز به برجام وارد بود. با اتخاذ راهبرد فشار حداکثری آمریکا، اولین چیزی که بی‌اعتبار شد گفتمان لیبرال در کشور بود، گفتمانی که نتوانسته بود درکی مطابق واقع از تحولات سیاست بین‌الملل بدست دهد. گام اول؛ نه جنگ، نه مذاکره در گفتمان مقاومت ابتدا «نه جنگ و نه مذاکره» مفهوم‌سازی گردید بدین معنا که برای مذاکره باید «کالایی» برای معامله بوده و مهمتر از آن باید «خریداری» هم باشد تا «معامله» سر بگیرد! در حالیکه ایران به‌واسطه تغییر شدید توازن به زیانش دیگر «کالایی» برای فروش ندارد، اما مهمتر این است که آمریکا هم فعلاً در پی معامله و مذاکره نیست، بلکه اصولاً «تسلیم» را دنبال می‌کند. همچنین بجای مدام از احتمال «جنگ» سخن گفتن و معطل کردن کشور برای مذاکره‌ای بایستی به «اصلاح داخلی» اندیشید. ایران با این منطق «نه جنگ نه مذاکره»، تندباد آمریکا در بالا بردن فضای جنگی با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی (FTO) را پشت سر گذاشت. پس‌ازآن نیز رهبری معظم انقلاب در سخنانشان با «آبه شینزو» نخست‌وزیر ژاپن، عدم مذاکره را به «بدعهدی» آمریکا ارجاع داده تا «نه مذاکره» را نیز نشان دهند. اما به‌سرعت این پرسش نیز مطرح شد «حالا که جنگ نشد، مذاکره هم نمی‌کنیم، پس چه باید کرد؟» گفتمان مقاومت در اینجا به‌واسطه نگرش واقع‌گرایانه، با همان منطقی بازی خواهد کرد که دشمن بازی خود را سامان داده است؛ منطق قدرت. گام دوم؛ بازگرداندن موازنه در اضطرار منطق قدرت می‌گوید؛ هنگامی‌که ترامپ به‌عنوان طرف پیروز ماجرا منتظر نشسته است تا «اضطرار»، ایران را به‌سوی توافق با او بکشاند: «من کلی وقت دارم. ولی آنها کشوری دارند که درگیر آشفتگی اقتصادی است.» باید در مقابل برای او نیز دست‌کم به همان میزان «اضطرار» ایجاد شود. عزم ایران در مقابله با دزدی دریایی انگلستان با توقیف نفت‌کش در تنگه هرمز، هدف قرار دادن پهپاد متجاوز آمریکایی و گام‌های کاهش تعهدات برجامی همگی حرکت به‌سوی ایجاد «توازن در اضطرار» از طریق «تنوع در پاسخ» بودند. ثبات در بازار ارز علیرغم حجم بالای تنش‌های خارجی و اقدامات قوه قضائیه در مبارزه با فساد و ... نیز همگی، به‌مثابه تنوع‌بخشی به پاسخ‌های ایران به فشارهای آمریکا بوده است. برای یک مذاکره موفق، زمان مناسب، هنگامی خواهد بود که ایران تحت شرایط اضطرار اقتصاد داخلی و درحالی‌که لیبرال‌های دولتی مدام پیام ضعف مخابره می‌کنند، پشت میز مذاکره ننشیند. دست‌کم میان اضطرار ایران با اضطرار آمریکا (به‌واسطه احیای توان هسته‌ای ایران و یا موازنه منطقه‌ای و ...) موازنه‌ای وجود داشته باشد. پس از هدف قرار گرفته شدن «آرامکو» توسط مقاومت یمن، وضعیت برای آمریکا دشوارتر شد به‌ویژه این نظریه مشهور بود که میگفت؛ «همه گزینهها روی میز است» بی‌اعتبار گردید. به همین سبب ایران آنچنان که «اندیشکده بروکینگز» می‌نویسد: «این پیام را مخابره کرد که توانایی ضربه متقابل را دارد، و طرف مقابل چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد، پس فقط دیپلماسی از موضع برابر قابل‌پذیرش است.» گام سوم؛ اراده معطوف به قدرت و تعیین قواعد بازی بحران سازی در عراق و لبنان تلاش‌های ناشی از تلاش آمریکا برای بی‌نظمی منطقه‌ای بود. تلاشی که راهبرد فشار حداکثری را با شهادت «سردار سلیمانی» وارد مرحله جدیدی نمود. این اقدام بر اساس این ادراک صورت گرفت که؛ «ایران پس از سلیمانی، حالا دیگر مجبور به مذاکره خواهد شد» به‌ویژه اینکه آمریکا این بار تمام‌قد خود را مهیای جنگ نشان می‌داد و ایران در این صحنه دشوار چه باید می‌کرد؟ در اینجا اهمیت منطق واقع‌گرایی با تأکید بر «بیشینه‌سازی قدرت» خود را آشکار می‌کند. تصمیم ایران برای حمله مشکی به پایگاه «عین الاسد» بر همین مبنا اتخاذ شد، تصمیمی فراتر از انتقام شهادت سردار سلیمانی. تصمیمی که نشان می‌داد ایران نه‌تنها اراده و ظرفیت پاسخ به دشمنی آمریکا را دارد، بلکه این ایران است که «قواعد بازی» را تعریف می‌کند. موج میلیونی مردمی در پاسداشت شهدا مقاومت نیز شاخص دیگری بود که نشان می‌داد؛ ناموازنه پیشین تغییر کرده است. جمع‌بندی؛ راهبرد قوی شدن ایران به‌خوبی دریافته است که در پسابرجام، دلجویی از آمریکا با پذیرش خواسته‌های 12گانه «پمپئو» راه صحیحی نیست، چه اینکه به قول «هانس مورگنتا»؛ «مصالحه همیشه به نفع دولت بزرگتر خواهد بود.» بلکه در مواجهه با یک هژمون تهاجمی مانند آمریکا بایستی اتکای به خود، توسعه نفوذ و بیشینه‌سازی قدرت در قالب «موازنه قوا» و یا آنچنان که در «واقع‌گرایی نوکلاسیک» تبیین می‌کند؛ «موازنه تهدید»، خود را ایمن کرد. بی‌تردید در این راهبرد، ایران با روند سه‌گام تشریح شده در یکسال اخیر قواعد بازی و موازنه با آمریکا را دچار تحول اساسی نموده است. آنچه حائز اهمیت است اینکه ایران با عبور از دوران نگرش لیبرال، جهت‌گیری واقع‌گرایانه را در سیاست خارجی خود پی گرفته است تا ناموازنه پسابرجامی را جبران کند. هرچند شهادت سردار سلیمانی در محصول این ناموازنه و خسرانی برای کشور بود، اما پاسخ موشکی، اساساً طراز قدرت ایران را دچار تحول نمود. کوشش برای تغییر ناموازنه پسابرجامی منحصر به سیاست خارجی نمی‌شود، بلکه تنوع پاسخ بایستی به حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داخل کشور نیز کشیده شود. چه اینکه مقابله با اثربخشی تحریم‌های آمریکایی که «مردم» را هدف گرفته است، بایستی ناظر به حل مشکلات مردم در سطح داخلی نیز تعریف گردد. این موضوعی است  که رهبری معظم انقلاب از آن به راهبرد «قوی شدن» یاد نموده‌اند.    

نوشته مبارزه بر سر موازنه اولین بار در حرف نو. پدیدار شد.

]]>
https://harfeno.toluehagh.ir/%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%a8%d8%b1-%d8%b3%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%a7%d8%b2%d9%86%d9%87.html/feed 0