شفافیت، پیش نیاز تحقق عدالت و آزادی
در دهههای اخیر موج گستردهای از تحقیقات درباره علل فساد انجام گرفته و بهطور کلی فساد نهتنها مشکلی اخلاقی محسوب میشود، بلکه مانع عمدهای برای پیشرفت و تحول نیز به شمار میرود؛ و در این بین شفافیت و نظارت اجتماعی بهعنوان یکی از مهمترین داروهای ضدفساد به شمار رفته است. اصل شفافیت به خودی خود آنقدر ابزاری مهم درمقابله با فساد است که برخی نظریهپردازان همچون لینستت و نارین معتقدند شفافیت به خودی خود و بهسادگی اطلاعاتی که در دسترس است برای جلوگیری از فساد و سایر اشکال آن به اندازه کافی کار خواهد کرد. شفافیت حتی دارای پیشینه دینی نیز است بهطوریکه رهبر معظم انقلاب به استناد روایتی از امیرالمومنین علی(ع) تاکید کردند که «شفافسازی» از رفتارهای عملی امام علی(ع) بوده و در سیره و روش امامان شیعه از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. و از آنجایی که در اندیشه علوی، مردم نقش مهمی در حکومت دارند، حق دارند بر روند اجرای امور در چهارچوب مبانی و احکام اسلامی نظارت کنند و مقدمه این نقش مردم، شفافیت اعمال و کردار و تصمیم گیری های حاکمان است. ضمن اینکه آگاهی اجتماعی که محصول شفافیت است، نقش بسزایی در روند استمرار، تداوم و تسریع اهداف حکومت دارد، بنابراین همه باید در جریان اقدامات حکومت قرار گیرند تا ضمن صراحت، زمینه های شفافیت سیاسی در مقابل مردم نیز فراهم گردد.
همچنین ایجاد شفافیت به عنوان یک راهبرد مهم در حکومت، پیش نیاز تحقق دو ارزش عدالت و آزادی است، چرا که دسترسی آزاد به اطلاعات، میتواند پایهای برای آزاد و نقد اجتماعی باشد و از طریق نظارتپذیر کردن روندها و تصمیمات، زمینه بهرهمندی برابر از فرصتها برای تحقق عدالت فراهم شود.
متاسفانه امروز جامعه ما به دلیل نقصانهای موجود در مسیر شفافیت از یک فساد ساختاری رنج میبرد؛ فساد ساختاری البته تا تبدیل شدن به فساد سیستماتیک که شاخصهاش غیرقابل اصلاح بودن آن است، متفاوت میباشد. اما باید به این امر توجه داشت که در فساد ساختاری، برخی ساختارها بهعنوان یک مانع قابل تامل برای زندگی سالم عمل میکنند و البته بعضا مانع فساد نیز نمیشوند که این خود باعث بروز معضلات مهمی در فضای اجتماعی شده است.
لذا ضروری است مسئولان و سیاستگذاران در بخشهای مختلف کشور خصوصا در قوه مقننه با اصلاح ساختارها و مقابله با اصل فساد و محدود نشدن آن به برخورد موردی با مفسد، اقدامات موثری صورت دهند تا شفافیت به یک ساختار حقوقی تبدیل و قانونی شود و تضمینهای لازم برایش بهوجود بیاید.
بنابراین با توجه به مقدمهای که بیان شد انجام چند مهم مقدمهای برای بسترسازی شفافیت و آزادی اطلاعات است که به اختصار بیان میشوند:
1- حذف دیوان سالاری: بهطور واض ح مقصود پاسخگویی به درخواستها و شکایتها در کوتاهترین زمان است که از بسترهای مهم ایجاد شفافیت بهشمار میرود و تا زمانی که روند اداری با پیچیدگی همراه باشد، ارائه اطلاعات صحیح به افکار عمومی ممکن نخواهد بود.
2- وضع قوانین متقن و نظارت بر حسن اجرای آن: قطع یقین وضع قوانین و ضوابط صحیح و عادلانه کاری بس مشکل و مهم است که نیازمند بازخوانی قوانین و بخشنامههای موجود و ساماندهی آن در راستای رفع قوانین بعضا تبعیضآمیز است و البته مهمتر از آن نظارت بر حسن اجرای قوانین است که نیازمند توجه ویژه به امر نظارت و بازرسی است.
3- آزادیبیان و فضای نقد: یکی از ظرفیتهای مهم در مسیر مقابله با فساد، بهرهبرداری درست از ظرفیتهای اجتماعی بدون وابستگیهای ساختاری و ذینفع در جهت نقادی است که درصورت ایجاد یک بستر مناسب برای آزادیبیان حاصل میشود. مجموعه تشکلهای دانشجویی یک ظرفیت مناسب در این خصوص هستند که با برقراری ارتباط اعتمادبخش میتوان از این ظرفیت بینظیر برای مقابله با فساد استفاده کرد.
4- پاسخگویی و گزارشدهی: یکی از اقداماتی که کمک شایانی به ایجاد شفافیت و مبارزه با فساد میکند، الزام مسئولان به پاسخگویی و ارائه گزارشهای مستند در بازههای زمانی مشخص است تا ظرفیت نظارت اجتماعی برای مشخصشدن تخلفات احتمالی فراهم شود. این مهم در دوران حکومت امیرالمومنین(ع) از سوی ایشان مورد توجه قرار میگرفت و ایشان ضمن گزارشدهی به مردم از آنها میخواهد از او سوال کنند تا ابهامی برای مردم باقی نماند. (نهجالبلاغه خطبههای 93 و 189) امام علی(ع) همچنین کارگزاران را از پوشاندن اطلاعات منع میکرد (همان: 18) و حتی به آنها تاکید میکند کار زیاد نیز نباید باعث غفلت از پاسخگویی شود. (همان: 53)
در پایان تاکید میشود بسط شفافیت نیازمند انجام مطالعات دقیق و آسیبشناسی میدانی است که علیالقاعده در یک بازه زمانی کوتاهمدت میسر نخواهد بود، اما درصورت حرکت در مسیر، منجر به استشمام عطر شیرین عدالت در محیط اجتماعی میشود.